نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 192
از اينكه مثل مردم مشرك- در دوران جاهليت-
از پوست درختان حرم، براى خود قلاده بسازند.
4- منظور قلادههايى است كه بگردن حيوانات قربانى مىانداختند. آنها
را از گشودن قلادهها نهى مىكند، زيرا واجب بود كه قلادهها را نيز صدقه دهند.
اين قول از ابو على جبايى است. وى اضافه مىكند كه: قلاده، ريسمان پشمى بود كه
بگردن قربانيها مىافكندند. حسن گويد: نعلى بود كه بگردن شتر و گاو مىافكندند و
لازم بود كه اگر قيمتى دارد، صدقه دهند.
به نظر ما بهتر اين است كه منظور نهى از حلال شمردن «قلاده» باشد،
اعم از اين كه بگردن انسانى باشد يا حيوانى. يا اينكه نهى از حلال شمردن آنكه
قلاده به گردن است باشد، خواه قلاده بگردن حيوان باشد، يا انسان.
(وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ): و
با كسانى كه قصد خانه خدا را دارند، جنگ نكنيد، زيرا كسى كه جنگ در ماههاى حرام
را مرتكب شود، حرام خدا را حلال شمرده است، از اين رو دستور مىدهد كه جنگ با
پويندگان راه خانه خدا را حلال مشماريد.
خانه حرام
خانه حرام، همان خانه خدا، كعبه در مكه معظمه است. علت اينكه
گفتهاند:
حرام، اين است كه حرمت دارد و بقولى علت اين است كه: آنچه در جاهاى
ديگر حلال است، در آنجا حرام است.
حال ببينيم منظور از كسانى كه: قصد خانه خدا كردهاند، چه اشخاصى
است؟
بقولى: منظور كفار است بدليل جمله:(وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ ...) و بقولى منظور مسلمانان
است، بنا بر اين خداوند متعال دستور مىدهد كه مبادا بياد كينههاى جاهليت افتاده،
مسلمانى را به بهانه قتلى كه در جاهليت، مرتكب شده است، بكشند، زيرا اسلام، و
رقابتهاى گذشته را بطور كلى خاتمه بخشيده است.
(يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً): آنان در پى آنند كه از تجارتهاى خود سودى برند و از راه انجام
مناسك حج، بزعم خود، خشنودى خداوند را تحصيل كنند. لكن
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 192