responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 16

حالت چهار همسرى. كسانى كه بدل گرفته‌اند مى‌گويند: ذكر واو عطف براى اين است كه دلالت كند بر اين كه: سه همسر بدل از دو همسر و چهار همسر بدل از سه همسر.

حال آنكه اگر بجاى واو «او» آمده بود، كسى كه دو همسر داشت نمى‌توانست سه همسر و كسى كه سه همسر داشت، نمى‌توانست چهار همسر اختيار كند.

نحلة: مفعول لاجله نفسا: تميز نسبت. اين كلمه در اينجا بمعناى جنس است و بهمين جهت، جمع نيامده است. مثل:

بها جيف الحسرى فاما عظامها

فبيض و اما جلدها فصليب‌

يعنى. در آنجا مردهايى هستند كه استخوانشان سفيد و پوستشان متلاشى شده است. در اينجا شاعر «جلدها» گفته، نه «جلودها» با اينكه مقصود معناى جمع است. علت اين است كه «جلد» به معناى جنسى استعمال شده. در آيه شريفه، اگر «انفساً» هم گفته بود روا بود. اين موضوع در آيه‌(بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا) (سوره كهف 103) رعايت نشده، تا عمل هر كس به خود او نسبت پيدا كند نه اينكه: يك عمل، به همه آنان.

(عَنْ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ‌): «من» براى بيان جنس است نه براى تبعيض، زيرا اگر زن همه مهر خود را هم ببخشد، جايز است.

(هَنِيئاً مَرِيئاً): حال.

شان نزول و نظم‌

در سبب نزول آيه و كيفيت نظم آن اقوالى است:

1- اين آيه در باره دختر يتيمى نازل شد كه سرپرستش بمال و جمال او چشم دوخته بود و تصميم داشت بدون دادن مهر با او ازدواج كند.

از اين رو خداوند دستور داد كه با دختران يتيم ازدواج نكنند مگر اينكه نسبت به آنها عادلانه رفتار كنند و مهر آنها را مطابق شؤونشان بپردازند يا اينكه با زنان ديگر ازدواج كنند و گرفتن زنان متعدد، تا چهار زن در صورت رعايت عدالت، براى آنها

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 5  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست