نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 15
يعنى: شما را دو تا دو تا و يكى يكى كشتم و
مره را مانند ديروز كه پشت كرده است، ترك كردم.
عول، ستم و انحراف. «عول فرايض» هنگامى است كه سهام كم آيد و نقص بر
آنها وارد شود. ابو طالب گويد: «بميزان قسط وزنه غير عائل» يعنى: با ميزان عدل كه
وزن آن ستمكارانه نيست. فعل اين كلمه: «عال يعول» است و «عال يعيل» مصدر آن «عيله»
بمعناى احتياج است. شاعر گويد:
برخى گفتهاند: «الا تعولوا» يعنى «كه احتياج پيدا نكنند» لكن اشتباه
رفتهاند برخى هم گفتهاند: يعنى «نانخورهاى شما زياد نشوند» اين هم اشتباه است
زيرا اين معنى با «الا تعيلوا» مناسب است كه اسم فاعل آن «معيل» مىآيد.
صداق و صداق و صدقه و صدقه: مهر نحله: بخشش.
زنبور عسل را «نحل» گويند، زيرا خداوند بوسيله او بمردم عسل
مىبخشند.
هنيئى: گوارا مريء: شفا بخش
اعراب
(ما طابَ): فراء گويد «ما» مصدرى است يعنى «الطيب»
از مجاهد روايت شده است: «فانكحوا النساء نكاحاً طيباً» مبرد گويد: «ما» بمعناى
جنس است و برخى گفتهاند: بمعناى مبهم است، زيرا موقعيت، با ابهام تناسب دارد.
(مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ):
بدل از «ما طاب» و منصوب هستند. اين كلمات، غير منصرف هستند، زيرا از نه علت عدم
انصراف، عدول و صفت، در آنها وجود دارند، ابو على گويد: كلمات مذكور براى(ما طابَ لَكُمْ) حال هستند و منظور اين است
كه نكاح بايد در يكى از اين حالات باشد: حالت دو همسرى، حالت سه همسرى و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 5 صفحه : 15