نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 230
و بعضى گفتهاند: يعنى قرار داديم روز را
وقت عيشهاى شما كه تصرّف كنيد در عيشهاى خودتان يا در جاى و محلّ عيش و زندگى
خودتان كه در آن بخواهيد از فضل پروردگارتان.( (وَ
بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً)) و بنا كرديم بالاى سر شما هفت
آسمان( (شِداداً)) محكم و استوار نموديم ساختمان
آن را و مستحكم گردانيديم بناء آن را( (وَ جَعَلْنا سِراجاً
وَهَّاجاً)) يعنى خورشيد را چراغ روشن و پر نور نموديم براى
جهان و آن را فروخته و پر فروغ نموديم به نورى كه بسبب آن روشن بشوند. پس نعمت نور
بسبب خورشيد نعمتى عام و شامل تمام موجودات ميشود.
مقاتل گفته: در خورشيد نور و حرارت قرار داده شده و الوهج جمع ميكند
نور و حرارت را.
((وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ))
مجاهد و قتاده و كلبى گويند: يعنى بادها كه صاحب ابرهاى بارانى هستند.
ازهرى گويد: من بمعناى باء است مثل اينكه گفته بالمعصرات. و اين مطلب
براى اينست كه ابر باران را ميباراند. ربيع و ابى العاليه گويند كه معصرات ابرهايى
است كه حامل بارانست و اين روايت والبى از ابن عبّاس است.
((ماءً ثَجَّاجاً)) يعنى ريزندهاى كه در ريزش
آن شديد است مجاهد گويد: يعنى (مدرارا) تند ميبارد. قتاده گويد: يعنى پى در پى كه
پشت سرهم به بارد( (لِنُخْرِجَ بِهِ)) يعنى بآن آب باران[1](
(حَبًّا وَ نَباتاً)) پس
[1] اين آيه دليل بر بطلان قول كسيست كه گمان كرده كه اسباب
طبيعيّه تأثيرى ندارد چنانچه اشاعره بر اين عقيده و مذهب ميباشند و( ايشان منكر
علّت هستند و ميگويند: جبر محض است و حقّ اينست كه اين اسباب مهيّا كننده موادند
براى پذيرفتن صورت از خداى تعالى و براى آن فى الجمله تأثير است و ليكن مسخّر بامر
خداست و براى همين بيرون آوردن را نسبت بخود داده( لِنُخْرِجَ بِهِ) آن گاه آب را
با باء سببيت ذكر نمود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 230