نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 226
انفه وقتى كه آن را بريد و از آنست روز شنبه
يعنى روزى كه عمل را بنا بر عادتشان در شريعت موسى 7 تعطيل ميكردند.
الوهاج: بمعنى وقاد و آن شعله آتش است كه داراى روشنايى و نور بزرگ
باشد.
المعصرات: ابرهايى كه باران ميبارد. ابر حمل آب ميكند سپس باد آن را
ميفشرد و آن را جارى ميسازد مثل جارى شدن آب بفشردن لباس و پيراهن و عصر القوم
مطروا.
و الثجاج: يعنى يك دفعه ريختن مثل ريختن خون بدن. گفته ميشود ثججت
دمه اثجّه ثجا يعنى يك دفعه ريختم خونش را. ميريزم ريختنى و قد ثجّ الدّم يثّج
ثجوجا و قطعا ريخت خون را ميريزد ريختنى و در حديث آمده بالاترين حجها عج پس ثج
يعنى در تلبيه (اللّهمّ لبيّك لبيّك لا شريك لك لبيّك انّ الحمد لك و الملك ...)
صدا را بلند كردن و ريختن خون گوسفند و شترى كه بعنوان هدى و قربانى براى خدا در
مكّه و منا الالفاف خلط ها و تخها و لفّافههايى كه دورهم پيچيده ميشود و مفرد آن
لفّ و لفيف است.
و گفته شده درخت پيچ و درختانى كه پيچيده و باغهاى پيچيده بهم.
اعراب:
(عمّ) اصلش عن ما بوده نون را بواسطه قرب مخرج با ميم قلب به ميم و
در ميم ما ادغام و الف را حذف كردهاند براى اتّصال ما بحرف جرّ تا اينكه مثل جزئى
از او شده و براى اينكه فرقى ميان آن و ميم استفهام و خبر باشد و اين حروفى كه با
آن الف ما ساقط ميشود هشت حرف است 1- عن مىگويى عمّ 2- من مىگويى ممّ 3- باء مثل
بمّ 4- لام مثل لم 5- فى مثل فيم 6-
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 226