نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 199
به پيامبران الهى القاء ذكر و وحى مينمايند
و آنها هم بامّتهاى خود ابلاغ ميكنند. مثل اينكه گويد حاملين ذكر كه القاء كننده
هستند ذكر را تا اينكه- مخاطبين فرا گيرند. و القاء انداختن چيزيست بر غير و
ديگرى( (عُذْراً أَوْ نُذْراً))- يعنى
براى عذر و حجّت داشتن و ترسانيدن و معناى آن حجّت داشتن از خدا و ترسانيدن مر خلق
خداست.
حسن گويد: (عذرا حجّتى كه خداوند ميآورد آن را براى عقاب كردن
بندهگانش كه آنها را عقاب نميكند مگر از روى حكمت و مصلحت (و نذرا) يعنى
آگاهانيدن مورد ترس (كه گناه و كيفر آن باشد) و اين سوگندهاييست كه خداى تعالى آن
را ياد نموده.
جبائى گويد: خداوند سبحان به پروردگار اين چيزها سوگند ياد نموده
گويد جايز نيست سوگند و قسم مگر بخداى سبحان و غير جبائى گفته خير بلكه خداوند
براى بزرگى موقعيّت و مأموريت آنها بخود آنها سوگند خورده است.
((إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ))
اين جواب سوگندهاست و معنايش اينست كه آنچه بشما خداوند از بعث و نشور و ثواب و
عقاب پاداش و كيفر اعمال وعده داد هر آينه واقع خواهد شد. و بعضى گفتهاند فرق بين
واقع و كائن اينست كه واقع نميشود مگر اينكه حادث باشد مثل ديوار كه واقع ميشود
بين منزل و كوچه براى اينكه ديوار از روشنترين چيزهاست در حدوث و كائن اعمّ از آن
است زيرا آن بمنزله موجود ثابت است كه ميشود حادث باشد و ميشود قديم باشد و حادث.
سپس خداوند سبحان بيان كرد وقت وقوع آن را و فرمود:
((فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ))
يعنى وقتى آثار ستارگان نابود و نورشان تمام
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 199