نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 104
روايت شده است كه:
(رسول خدا 6 براى زيارت خانه خدا بيرون آمد و قصد جنگ نداشتند و
بقيّه حديث گذشته را نقل كرد تا اينكه مىگويد: رسول خدا 6 فرمود:
پياده شويد، گفتند: يا رسول اللَّه در اين وادى آب يافت نمىشود،
رسول خدا 6 از تركش خود تيرى بيرون آورد و آن را به مردى از يارانش داده فرمود
پياده شو و سر يكى از اين چاهها رفته اين تير را در آن فرو ببر، آن مرد همين كار
را انجام داد آب از چاه جوشيد و مردم همه سيراب شدند).
و نيز از عروة روايت شده است كه از بيرون آمدن پيامبر خدا 6 ياد
كرده مىگويد:
(قريش از مكه بيرون آمده و از پيامبر جلو افتادند و پيش از حضرت سر
آب رسيدند و از آنجا پياده شدند، همين كه پيامبر خدا 6 مشاهده فرمود كه قريش پيش
از او سر آب رفتهاند، در حديبيه پياده شد در حالى كه گرما سخت شدّت داشت و آنجا
جز يك چاه وجود نداشت، مردم از تشنگى ناراحت شدند و جمعيّت هم زياد بود، كسانى سر
چاه رفته آب آن را تا ته كشيدند، رسول خدا 6 دلوى آب خواست وضوء گرفت و آب در
دهان خود گردانده در سطل آب ريخت و دستور فرمود كه آب سطل را در چاه بريزند، و سپس
تيرى از تركش خود بيرون آورده در چاه انداخت و بدرگاه خداوند دعائى كرد آب از چاه
جوشيد و بالا آمد تا جايى كه مردم با دست از چاه آب مىكشيدند در حالى كه لب چاه
نشسته بودند).
سالم بن أبى الجعد روايت كرده مىگويد:
(بجابر گفتم روز شجره چند نفر بوديد؟ گفت: ما يكهزار و پانصد نفر
بوديم، و از تشنگى آن روزشان ياد نموده گفت مقدارى آب در يك ظرف براى پيامبر
آوردند حضرت دست خود را در آن آب گذاشت ناگهان ديديم آب از لابلاى انگشتان
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 104