responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 73

تركستان، يا ميان مردم ديلم.

در اين شعر گفته است اگر در ميان اعجم بودى و نگفته است در ميان عجمها بودى، زيرا تمام كسانى كه كه سخنش مفهوم نباشد اعجم دانسته است مثل آنكه گفته است اگر در ميان مردمى اعجم بودى.

عجم بر خلاف عرب است و عجمى خلاف عربى است و منسوب به عجم است، و اينكه در آيه اعجمى در مقابل عربى آورده شده است نه آنكه عجمى در مقابل عربى، علّتش آنست كه اعجمى در اينكه گفتارش مفهوم نميگردد از نظر عرب مانند عجم است، بنا بر اين از اين جهت كه عرب بى‌فصاحت با عجم در نامفهوم بودن گفتار برابرند در اين آيه اعجمى با عربى در برابر هم آمده است كه ميفرمايد: «اعجمى و عربى».

ياء در اعجمى ياء نسبت است كه منسوب به شخص اعجمى است، كه سخنش مفهوم نيست و اين شخص هر چند ممكن است عرب باشد ولى در معنى مانند عجمى است.

و جايز است بمرد گفته شود اعجمى و منظور از آن همان اعجم باشد بدون ياء نسبت همانگونه كه گفته ميشود احمر و احمرى و داور و داورى، و اين آيه‌(لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى‌ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ) از مواردى است كه اعجم در آن جمع بسته شده است با ياء نسبت مانند آنكه گويند: (النميرون) اگر اينطور نبود جمع بستن آن با واو و نون جايز نبود، در احمر اگر صفت باشد احمرون نميتوانى بگويى، ولى اعجمون جايز است براى همان جهتى كه گفتيم، امّا اعاجم شايسته است كه جمع مكسّر اعجمى باشد همانگونه كه مسامعه جمع مكسّر مسمعى است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست