نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 59
و در اين آيه گفتار كسى كه ميگويد: «من
انشاء اللَّه مؤمن هستم» ردّ ميشود، زيرا اين گفتار نوعى خوردهگيرى است بر كسى كه
در اين آيه ميفرمايد(إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ)[1].
و نيز در اين آيه دلالت است بر اينكه دعوت بسوى دين از بزرگترين
عبادات و واجبترين واجبات است، و نيز دلالت دارد بر اينكه داعى الى اللَّه بايد
بعلم خود عمل كند، تا مردم زودتر از او بپذيرند، و بگفتارش بيشتر اعتماد كنند، سپس
خداوند فرمود:
((وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ)) بعضى گفتهاند يعنى: ملّت نيكوى اسلام با ملّت پست كفر مساوى
نيستند.
و بعضى گفتهاند: يعنى اعمال نيكو با اعمال زشت برابر نيست.
و بعضى گفتهاند: خصلتهاى نيك با صفات زشت برابر نيستند، بنا بر اين
صبر و غضب برابر نبوده، بردبارى و جهل، مدارا و خشونت، عفو و بدى صفاتى هستند كه
با يكديگر برابر نميباشند.
سپس خداوند بزرگ صفات و ملكات مدارا و سازش و نيكى را كه: براى دعوت
كننده لازم است بيان كرده ميفرمايد:
((ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)) و
پيامبر خدا 6 را مورد خطاب قرار داده
[1] زيرا دستور انشاء اللَّه گفتن مربوط بكارهايى است كه انسان
ميخواهد در زمان آينده انجام دهد( وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ
غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ- كهف 18) و اين مورد خبر است از ما وقع نه
آينده.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 59