responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 32

نابغه شاعر عرب گفته است:

«اكفكف عبرة غلبت عزائى‌

اذا نهنهتها عادت ذباحا»[1]

خزى- يعنى خارى و پستى كه انسان از ترس رسوا شدن از مثل آن شرم داشته باشد.

هون- خارى.

يوزعون- وزع بمعنى منع و بازدارى است، يوزعون يعنى بازداشت ميشوند، و از همين باب است قول حسن كه ميگويد: (لا بدّ للنّاس من وزعة) يعنى: (براى مردم باز دارنده‌اى لازم است).

اعراب آيات:

قوله‌(وَ يَوْمَ يُحْشَرُ) ظرف است و نصب آن بوسيله مدلول قوله‌(فَهُمْ يُوزَعُونَ) است، زيرا يوما بمنزله اذا است و نميتوان آن را منصوب به‌(وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا) گرفت، زيرا نجّينا ماضى است، و ظرف (يَوْمَ يُحْشَرُ) مستقبل است و ماضى نميتواند در آن عمل كند.

توضيح و تفسير آيات:

(فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ...) سپس خداوند از هلاكت اين قوم، خبر داده ميفرمايد: (آن گاه بادى بسيار سخت برايشان فرستاديم) كه داراى صدايى هولناك بود، صرصر از (صره) است كه در لغت بمعنى صيحه و صدا است،


[1] يعنى اشك چشمانم را كه بر صبرم غلبه يافته است پى در پى پاك ميكنم كه سرازير نشود، ولى از آمدن اشك كه جلوگيرى مى‌كنم دردى گلوگير باز ميگردد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست