responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 105

دارد، و مانند اين آيه است قول ذى الرمه شاعر در اين شعر:

«و ميّة احسن الثقلين جيدا

و سالفة و احسنه قذالا»[1]

. كه ضمير در احسنه بمن ذكر برگشته يعنى: احسن من ذكر يعنى الثقلين‌[2].

زجاج و فراء گفته‌اند(يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ) بمعنى: يذرأكم به است، يعنى: با قرار دادن جفتهايى از جنس خودتان و چهار پايان نسل شما را تكثير ميكند، و ازهرى شاعر در اين مورد شعرى دارد:

«و ارغب فيها عن لقيط و اهله‌

و لكنّنى عن سنبس لست ارغب»

كه فيها در اين شعر بمعنى باء سببيت آمده است «اى ارغبا بها عن لقيط»( (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ)) يعنى مانند خدا چيزى نخواهد بود، و كاف كمثله زايده است و خاصيتش تأكيد معنى نفى است، همانگونه كه در شعر اوس بن حجر آمده است:

«و قتلى كمثل جذوع النّخيل‌

يغشاهم سبل منهمر

كه در اين شعر نيز كاف كمثل زائده است كه براى تأكيد آمده است.

و شاعر ديگرى گفته است:

«سعد بن زيد اذا ابصرت فضلهم‌

ما ان كمثلهم فى الناس من احد»

كه در اين شعر نيز كاف كمثلهم زائده و براى نفى تأكيد آمده است.


[1] يعنى: معشوقه من ميه از ميان جنّ و انس از جهت گردن و زيبايى بنا گوش و پشت گردن بهترين است.

[2] منظور آنست كه ضمير احسنه بثقلين بر نگشته است و گرنه احسنهم يا احسنهما گفته ميشد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 105
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست