نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 14
گفتارش (من بيمارم) اشاره كرد كه در مهلت
نظر بوده و داراى يقين در امر و سلامت از علم نمىباشد چه اينكه گاهى به گمان و
شك، مرض و به علم و دانش، شفاء و سلامت گفته مىشود.
و اين مرض از ابراهيم هنگامى برطرف شد كه شك و ترديدش از ميان رفت و
به كمال معرفت رسيد.
اين طرز تفسير از «ابو مسلم» است ولى بايد گفت كه گفتار ضعيف است
زيرا سياق و روش آيه از اين تفسير منع مىكند زيرا از جمله (اذ جاء ربه بقلب سليم)
تا به اينجا نشان مىدهد كه ابراهيم در زمان مهلت نظر نبوده بلكه داراى معرفت خالص
و يقين و بصيرت بوده است.
4- حضرت ابراهيم گفت قلب من و فكر من پريشان و غمگين است از اين قوم
من كه اين همه در عبادت بتها پافشارى مىكنند در حالى كه نه مىشنوند و نه
مىبينند، بنا بر اين تفكر ابراهيم درباره ستارگان به اين جهت بوده كه آنها حادث و
مخلوق و تدبير شده دست ديگرى هستند و در شگفت بود كه چگونه خردمندان از اين حقيقت
غافل شده و آنها را عبادت مىكنند.
«عياشى» از امام «باقر» و «صادق» 8 نقل كرده كه
فرمودند: سوگند به خداوند كه ابراهيم دروغ نگفت و بيمار هم نبود.
ممكن است اين روايت را كه نفى كذب و بيمارى را از ابراهيم مىكند به
يكى از وجوه گذشته حمل كرد، و ممكن است بگوئيم كه اين گفتار بر وجه تعريض مىباشد
به اين معنى: هر كه بر او مرگ حتمى باشد مسلما او مريض و سقيم است و اگر چه در حال
حاضر داراى مرض و بيمارى نباشد.
و نيز روايت شده كه ابراهيم (ع) در سه مورد دروغ گفت اول در اين كه
گفت: من بيمارم، دوم اينكه گفت: شكستن بتهاى ديگر بدست بت بزرگ انجام شده است و
سوم اينكه گفت: «ساره» خواهر من است با اينكه همسر او بوده است ولى اين روايت را
نيز ممكن است حمل به (معاريض) يعنى به گفتن سخنى و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 14