نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 15
اراده كردن مقصود ديگرى حمل كرد به اين كه:
من بيمار خواهم شد، شما كه بت بزرگ را عبادت مىكنيد هيچ كارى از دست او بر
نمىآيد: «ساره» خواهر دينى من است.
و در خبر وارد شده كه (معاريض) چاره خلاص شدن از دروغ است.
معاريض عبارت است از اين كه كسى چيزى را ذكر كند و غير او را قصد كند
و از گفتارش غير مقصود او فهميده شود، و اين دروغ نيست، بديهى است كه دروغ بذاته
زشت و ناپسند است و مخصوصا بر پيامبران به هيچ گونه روا و سزاوار نميباشد چه
اعتماد را از ميان مىبرد و پيامبران و برگزيدگان الهى منزّه و دور از اين مرحله
هستند.
(فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ)
(پس روى برتافتند از او پشت كنندگان) اين جمله خبر از قوم ابراهيم است كه چون
شنيدند كه ابراهيم بيمار است او را ترك گفته و از او اعراض كرده و بسوى اجراى
برنامه عيد خود رفتند( فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ) (پس روى كردند بسوى خدايانشان) يعنى ميل كرد بسوى بتها كه آنها را
خدا مىخواندند( فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ) (پس گفت آيا
نمىخوريد؟) خطاب ابراهيم نسبت به بتها اگر چه آنها جماد بودند به خاطر نكوهش
پرستندگان آنها بوده تا آنها متنبه و آگاه شوند آن كه سخن نمىگويد و پاسخ نمىدهد
چگونه سزاوار است كه عبادت گردد و آنان براى بتهاى خود غذا تهيه كرده و در نزد
آنها مىگذاشتند تا بدين وسيله تبرك جسته و تقرب و نزديكى به آنها پيدا كنند و لذا
ابراهيم پس از گفتن اينكه چرا نمىخوريد و نشنيدن پاسخ، مىگويد:
(ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ) (چيست شما را كه سخن
نمىگوئيد) و در اين سخن سرزنش بيشترى براى عبادت كنندگان بتها به كار رفته كه
گويا ايشان حاضر بودند يعنى چه شده است كه جواب نمىدهيد. و در اين سخن اشاره است
كه بتها جماد بوده، نه مىخورند و نه سخن مىگويند بلكه آنها بىارزشترين اشياء
مىباشند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 15