پس گفت حق است و حق مىگويم. هر آينه پر كنم دوزخ را از تو و از آنكه
از تو پيروى كند از ايشان همگى. بگو نمىخواهم بر آن از پاداشى و نيستم من از
تكليف كنندگان. نيست آن مگر ذكرى براى جهانيان. و هر آينه خواهيد دانست خبرش را پس
از زمانى.
قرائت:
فالحق- اهل كوفه غير از «كسايى» و «هبيره» و «روح» و «زيد» از
«يعقوب» كلمه (فالحق) را به رفع و ديگران به نصب خواندهاند.
«ابو على» گويد: كلمه (فالحق) بناء به نصب، معمول فعل مضمر است كه
(يحق) باشد و جايز است كه از باب تشبيه به قسم منصوب باشد كه تقدير چنين است
(سوگند به حق كه پر مىكنم دوزخ را) و ممكن است كه حق دوم همان حق اول باشد كه
براى تأكيد مىباشد. ولى رفع كلمه (الحق) از دو راه محتمل است اول اين كه خبر باشد
براى مبتداء محذوف كه چنين باشد (انا الحق) و دوم اين كه مبتداء باشد براى خبر
محذوف كه چنين باشد (فالحق منى)
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 135