responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 127

قرائت‌

اتخذناهم سخريا- اهل عراق غير از «عاصم» كلمه (اتخذناهم) را به وصل همزه و ديگران به قطع همزه قرائت كرده‌اند.

«ابو على» گويد: اتصال همزه استفهام به كلمه (اتخذناهم) مقدارى بعيد به نظر مى‌رسد زيرا كه ايشان مى‌دانستند كه آنان را به مسخره گرفته‌اند پس جاى سؤال و استفهام نمى‌باشد و اين نظر تأييد مى‌شود به قول خداوند كه مى‌فرمايد:( (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي))، «پس ايشان را به مسخره گرفتيد تا از ذكر من فراموش گردانيد شما را- مؤمنون- 112»، اما وجه قرائت فتح همزه اين است كه استفهام در اينجا به معنى تقرير و تثبيت است زيرا كه به لفظ (ام) كه براى استفهام است عدول شده است چنان كه در اين آيه به (ام) عدول شده كه مى‌فرمايد:

((سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ))، «يكسان است بر ايشان استغفار كنى يا استغفار نكنى هرگز خدا ايشان را نمى‌آمرزد- منافقون- 7»، اگر چه از اين آيه معنى استفهام استفاده نشود. اگر اشكال شود كه در قرائت (كسر همزه) لفظ (ام) با چيزى نمى‌تواند معادل شود گوئيم كه معادل آن در تقدير است كه مقصود چنين است: (أ تراهم ام زاغت عنهم الأبصار) كه در قرآن در چندين مورد اينگونه استفاده مى‌شود مانند قول خداوند (ام هو من الغائبين) كه تقديرش اين است (أ هو حاضر) و يا (ام من هو قانت) كه تقديرش اين است (ء اصحاب النار خير ام من هو قانت).

سِخْريّاً- اهل مدينه و كوفه غير از «عاصم» به ضم سين و ديگران به كسر سين قرائت كرده‌اند.

«ابو عمرو» گويد: آن چه از مثل عبادت است (سخريا) به ضم بوده و آن چه از مثل مسخره و استهزاء است (سخريا) به كسر مى‌باشد.

انما انا نذير مبين- «ابن جنّى» گويد: قرائت كسر (انما) بناء بر حكايت‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست