نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 410
(يخصمون) بفتح ياء و كسره خاء و تشديد صاد
خواندهاند.
دليل:
كسى كه (يخصمون) قرائت كرده حذف كرده حركت را از تاء ادغام شده در يختصمون
و بر ساكن كه قبل از آن بوده انداخته و آن خاء است و اين بهترين وجههاست بدلالت
قول صرفيها ردّ و فر و غض كه حركت عين الفعل را بر ساكنى كه قيل از آنست
انداختهاند.
و كسى كه يخصمون خوانده حذف كرده حركت را از حرف ادغام شده جز اينكه
او بر ساكن پيش از آن نداده چنانچه در اوّل انداخته بود، پس التقاء دو ساكن شد، پس
حرفى كه قبل از ادغام شده بود حركت بكسر داده و كسى كه يخصمون قرائت كرده جمع كرده
بين دو ساكن خاء و حرف ادغام شده را، ابو على گويد و كسى كه پنداشته كه اين در
قدرت زبان نيست پس قطعا ادعا كرده چيزى را كه ميداند فساد آن را بدون استدلال.
و امّا كسى كه (يخصمون) بفتح ياء و كسر خاء و تشديد صاد خوانده تقدير
آن، يخصم بعضهم بعضا، است، پس حذف كرده مضاف را و حذف كرده مفعول به را و ممكن است
كه معنايش، يخصمون مجادلهم عند انفسهم،- دشمنى ميكند يا جدل كنندهشان پيش خودشان
باشد، پس مفعول به حذف شده باشد و معناى" يخصمون" يغلبون غلبه ميكند در
دشمنى بر دشمنانش.
لغت:
الحمل: منع كردن چيز است كه بسمت پائين رود.
الفلك: كشتىهاست زيرا كه آن در آب ميگردد و از آنست فلكه براى آنكه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 410