responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 393

سپس خداى سبحان بيان فرمود كه به چه چيز ايشان هلاك شدند پس گفت:( إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً) يعنى هلاكت و نابودى تمام ايشان با سهل‌ترين چيزها يك صيحه و صداى مهيب آسمانى بود تا تمامشان هلاك شدند.

(فَإِذا هُمْ خامِدُونَ‌) پس ناگهان ايشان خاموش شدند و مردند، گفته اند چون ايشان حبيب بن مرى نجّار را كشتند خدا بر ايشان غضب نمود، پس جبرئيل را برانگيخت تا دو طرف درگاه دروازه شهر را گرفت سپس يك جيغ سر آنها كشيد كه تمام آنها تا آخر نفرشان مرد كه صدايى از ايشان شنيده نشد مثل آتشى كه ناگهان خاموش شود.

(يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ) يعنى اى پشيمان و اسف بر بندگان در آخرت بسبب استهزاء و اهانتشان به پيامبران در دنيا، سپس سبب حسرت را بيان فرموده و گفت:

(ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌) نيامد ايشان را فرستاده مگر آنكه بآن استهزاء و تمسخر مينمودند (از مجاهد) و اين از قول خداى سبحانست و مقصود اينست كه ايشان وارد شدند مكان كسى كه بر او حسرت و افسوس بخورند.

ابن عباس گويد: معنايش اى واى بر بندگان است و محتمل است كه اين از سخنان مرد مذكور باشد.

و ابو العاليه گويد: وقتى ايشان عذاب را معاينه كردند گفتند اى اسف و افسوس بر بندگان، يعنى بر رسولان هنگامى كه ايمان بايشان نياورديم پس آرزوى ايمان و اظهار ندامت كردند وقتى كه ندامت سودى بحالشان ندارد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 393
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست