نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 230
سعيد بن مسيّب گويد: وقتى سليمان از بناء
بيت المقدّس خلاص شد درهاى آن بسته شد و هر كارى سليمان كرد باز نشد تا در دعائش
گفت خدايا بنمازهاى پدرم داود قسمت ميدهم كه درهاى مسجد را بروى من باز كن پس درها
گشوده شد و سليمان براى آن ده هزار نفر از قاريان بنى اسرائيل قرار داد كه پنجهزار
نفر در شب و پنج هزار نفر در روز مشغول قرائت و خواندن تورات و زبور باشند و ساعتى
نبود از شب و روز مگر آنكه خدا در آن عبادت ميشد.
(و تماثيل) يعنى صورتهايى از مس و شبه آن و شيشه مرمرى جنّىها درست
كردند.
سپس علماء، اختلاف كردند كه آنها چه صورتهايى بودند، بعضى گفتند صورت
حيوانات، و ديگران گفتند صورت درندگان چون شير و گرگ و پلنگ و بهائم چون فيل و شتر
و امثال آن بود بر كرسىها تا كه هيبت و ترسى از آنها در دلها باشد، پس گفتند كه
آنها صورت دو شير در زير كرسى تصوير كردند و صورت دو عقاب بالاى دو ستون و پايه
كرسى نصب كردند، پس هر گاه ميخواست سليمان 7 بالاى كرسى رود دو شير
دستهاى خود را گسترده و وقتى بالاى كرسى ميرفت دو عقاب بالهاى خود را باز نموده و
او را از آفتاب سايبانى ميكردند، و ميگويند اين از كارهايى بود كه هيچكس از-
انسانها آن را نميدانست.
پس چون بخت النصر بعد از سليمان بر بنى اسرائيل پيروز نشد و مسجد
اقصى را گرفت و خواست بالاى كرسى رود ندانست چگونه سليمان بالا ميرفت پس شيرها دست
خود را بلند كرده و چنان بر ساق پاى بخت نصر زدند كه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 230