responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 197

پس وقتى من بدريا آمدم دريا بمن گفت و چگونه نابينا پاسخ نابينا دهد كور دست كور گيرد[1].

پس امانت بنا بر اين چيزيست كه خداوند بآسمانها و زمين و كوه‌ها سپرده از دلائل بر يكتايى و ربوبيتش پس آنها آن را اظهار كردند و انسان كافر كتمان و انكار كرد بستمكارى و نادانيش (و باللّه التوفيق) و بسبب خداست توفيق (و معناى چهارم نزد مؤلف بهترين معنا است).

و خداوند متعال به كلمه (الانسان) تمام افراد انسان را اراده نكرده بلكه آن مثل قول‌( إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ)[2] و انّ الانسان لربه لكنود، و امّا الانسان اذا ما ابتلاه ربّه، بدرستى كه انسان در خسران، و بدرستى كه انسان به پروردگارش ناسپاس است، و اما انسان هر گاه پروردگارش او را امتحان نمايد و پيامبر و اولياء خدا و مؤمنان از عموم اين آيه بيرون هستند، و جايز نيست كه مقصود از اين انسان انسان اوّل حضرت آدم 7 باشد براى قول خداى متعال،( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‌ آدَمَ‌)[3] بدرستى كه خدا آدم را برگزيد و چگونه ميشود كسى كه خدا او را از ميان خلقش برگزيده است موصوف بصفت ظلم و جهل و ستمگرى و نادانى باشد، آن گاه خداى سبحان بيان فرمود غرض صحيح و حكمت بالغه خود را در عرضه اين امانت.


[1]- مترجم گويد: بگفته شاعر

سنى كه شافع حشرش عمر بود

كورى بود عصاكش كور دگر بود

[2]- سوره و العصر آيه دوّم و سوره و العاديات آيه 6، سوره و الفجر آيه 16.

[3]- آل عمران آيه 33.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست