(قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي ...)- گفت از فرزندان من نيز پيشوا و امام قرار بده.
بهتر اين است كه اين جمله از ابراهيم 7 بطور سؤال و تقاضا صادر گرديده باشد يعنى خداوند از فرزندان من نيز پيشوا و امام قرار بده.
ابراهيم 7 اين طور گفت تا بداند كه آيا از نسل وى نيز كسانى باين مقام خواهند رسيد يا نه؟
(قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ...)- ستمكاران هرگز بامامت نميرسند.
مجاهد ميگويد: منظور از «عهد» امامت است اين معنا از حضرت باقر 7 نيز نقل گرديده يعنى ستمكار لايق «امامت» نيست.
از جمله(لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ) كه خداوند در جواب ابراهيم 7 فرمود استفاده ميشود كه بعضى از فرزندان ابراهيم 7 كه ستمكار نباشد بامامت ميرسند زيرا اگر خداوند نميخواست كه هيچيك از فرزندان وى بامامت برسند در جواب ميفرمود: «لا ينال عهدى ذريتك» يعنى هيچيك از ذريه تو بامامت نميرسند و حال آنكه فرموده است(لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ).
از لحاظ جمله بندى عربى ممكن بود كه گفته شود «لا ينال عهدى الظالمون»[1] چنان كه در قرائت ابن مسعود نيز همين طور واقع شده است.
امام بايد معصوم باشد.
علماء مذهب اماميه براى لزوم «عصمت امام» باين آيه استدلال كردهاند، باين بيان: كه خداوند، بطور صريح ميگويد:
امامت بستمكار نميرسد، اين را نيز ميدانيم كسى كه معصوم نيست بالآخره يا بخود يا بديگران ستم كرده است.
نتيجه اين ميشود كه شخص ستمكار هرگز نميتواند «امام» باشد.
پرسش:
ممكن است كسى بگويد كه از آيه همين قدر استفاده ميشود كه ظالم در حال
[1] يعنى عهدى مفعول و الظالمون فاعل باشد.