نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 273
كه اگر مأمور كارى انجام دهد به كار فرما و
آمر نسبت داده ميشود و آمدن آمر و عذاب خدا، مانند آمدن خود اوست.
2- آيات بزرگ الهى
منظور اينست آيا اين مردم در انتظار دارند كه آيات بزرگ خدا بر آنان
فرود آيد و براى بيان عظمت آن آيات، آمدن آنها تعبير به آمدن خدا شده است مثل
اينكه ميگويند امير وارد شهر شد و منظور وارد شدن لشكر است.
براى بيان هول و هراسى كه مردم را فرا ميگيرد تعبير به «غمام» شد چه،
نگرانيها و ترس همچون ابر بر مردم سايه ميافكند مانند آيه كريمه(وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ)(
كَالظُّلَلِ)[1] (وقتى كه موجى مانند كوهها آنان را فرا گرفت).
2- خدا بآنچه وعده داده عمل ميكند
زجاج ميگويد: معناى اين جمله اينست كه خداوند بآنچه وعده داده از
عذاب و حساب عمل ميكند و ميدهد مانند آيه كريمه:(فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا)[2]
(عذاب خدا از آنجا كه حساب نميكردند بآنها رسيد» يعنى خذلان و خوارى و عذاب را
براى آنان آورد اين اقوال همه بهم نزديكاند و معناى همه يكى است و همه باين مضمون
برميگردند:
آيا اينان انتظار قيامت را دارند؟ و اين استفهام انكارى است كه منظور
نفى و انكار است و مراد اينست كه اينان به انتظار اين روز نيستند مانند آيه كريمه:
(هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ
يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ)[3] (مگر جز اين انتظار دارند كه فرشتگان سوى ايشان بيايند يا فرمان
پروردگارت بيايد).
گاهى نسبت به آمدن به چيزى داده ميشود كه بى روح است و آمد و رفت
ندارد