نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 125
انسانيّت انسان را منحصر در همين بدن محسوس
ميدانند و روح را چيزى جز نفسى كه در مجراى تنفّس جارى است نميدانند، بگويند: حيات
انسان تنها باين نيست كه اين بدن با تمام اجزاء خود موجود باشد بلكه اجزاء لطيفى
كه وسيله تحقق حيات است در حين مرگ از انسان جدا ميشود و در عالم برزخ نعمتهاى
الهى بآن اجزاء كه زنده است ميرسد».
بعضى ديگر گفتهاند ممكن است در عين حال كه جثّه انسان روى زمين
افتاده يا زير خاك مدفون گرديده است او نمرده باشد و لذّات را درك مىكند چنان كه
شخصى كه در خواب است لذّات را درك مىكند با اينكه با بدن خود چيزى را حسّ نميكند
اين شخص كه در عين حال بوسيله بدن خود چيزى را درك نمىكند بواسطه رؤياهايى كه
مىبيند اين مسرّت و لذّات را درك مينمايد حتى دوست ميدارد كه خوابش طولانىتر شود
تا از لذّات بيشترى بهرهمند گردد. در حديث نيز وارد گرديده است كه بقبر مؤمن وسعت
داده ميشود و باو گفته ميشود نم نومة العروس يعنى مانند عروس بخواب راحت و لذّت
بخش مشغول باش».
(وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ ...)-
يعنى شما نميدانيد كه كشتهشدگان راه خدا زنده ميباشند.
ضمناً اين آيه بر صحّت مذهب ما درباره سؤال قبر و اينكه مؤمنين بثواب
و گناهكاران بعقاب، پس از مرگ نائل ميگردند، دلالت كامل دارد و اخبار نيز بطور
روشن بر اين مطلب دلالت دارند و علّت اينكه بلخى آيه را بر زندگى روز قيامت حمل
كرده است اين است كه او عذاب قبر را منكر است.