نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 11
بعضى گفتهاند منظور از آن: هنگامى كه حكم
كند و حتم نمايد كه عملى را انجام دهد است، و گفتار اوّل بهتر است.
(فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ...)-
بآن ميگويد: باش و سپس آن ميباشد.
و در آن چند وجه است:
1- ابو على و ابو القاسم و گروهى از مفسرين ميگويند: اين تعبير
بمنزله تمثيل است زيرا كه معدوم نميتواند مخاطب و مأمور واقع شود و در حقيقت معناى
آن اين است: كه انجام دادن هر عملى از نظر سهولت و آسانى و مشكل نبودن براى خداوند
مانند اين است كه بآن گفته شود: باش و آن هم بشود همانطور كه در مورد حركت دادن سر
و يا اشاره بدست كلمه «گفتن» بكار ميرود و گفته ميشود: فلان كس با سر خود و يا با
دست خود فلان مطلب را گفت در حالى كه هيچ سخن نگفته و حرفى نزده است و همانطور كه
ابو النجم گفته:
[1] فرمان داد به شكم طنابها كه اقدام به لحوق و اتصال بكمر بنما
پس دستور را عملى كرد بنحوى كه مانند حيوان بزى كه در اثر كثرت جماع و لاغرى شكمش
بكمر اتصال پيدا كرده گرديد.
[2] و در باره آن فكر كرد مانند حيوانى كه بقصد فرار پشت كرده و
سپس در حال انديشه گفت: زندگى امروز در گذر است.
[3] پس صبح كردم مانند كركسى كه جوجههاى آن پرواز ميكند كه
هنگامى كه پرندهاى را قصد ميكند بآن گفته ميشود: جستن كن.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 11