responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 92

كه در زير پاهايشان پايمال شوند.

ممكن است اين مطلب مربوط به قبل از آن زمانى باشد كه باد در تسخير سليمان قرار گرفته است.

ممكن است گفته شود: مور چگونه سليمان و لشكريانش را شناخت تا چنين مطلبى بگويد:

پاسخ اين است كه: وقتى موران مأمور به اطاعت خدا باشند، بايد فهمى هم داشته باشند كه اسباب طاعت را درك كنند. چه اشكالى دارد كه مور آن اندازه فهم داشته باشد كه اين مطلب را درك كند. ميدانيم كه موران دانه‌ها را نصف ميكنند تا بر اثر اصابت رطوبت سبز نشوند، مگر كزبره را كه به چهار قسمت ميكند. زيرا اين دانه را اگر به دو نيم كند، هر نيمى جداگانه سبز مى‌شود. همان خدايى كه مورچه را به اين اسرار هدايت كرده، بوى فهمانيده است كه چه چيزهايى باعث پايمال شدن و در هم كوفته شدنش ميگردد.

برخى گفته‌اند: اين هم يكى از معجزات سليمان است.

ابن عباس مى‌گويد: سليمان و لشكريانش ايستادند تا موران داخل خانه‌ها شدند.

(فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها): سليمان از سخن مور تعجب كرد و خنديد. بطور كلى انسان از ديدن هر چيز تازه‌اى تعجب ميكند.

برخى گويند: خنده سليمان از اين بود كه موران هم به عدالت گسترده سليمان پى برده بودند.

برخى گويند: از فاصله سه ميل، باد صداى مور را بگوش سليمان رسانيد.

موقعى كه به آنجا رسيد، مور دستور ميداد كه موران عجله كنند و خود را بلانه‌ها برسانند، سليمان از ترسيدن آنها خنده‌اش گرفت.

(وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‌ والِدَيَ‌):

و گفت خدايا بمن الهام كن كه شكر نعمتهايى كه به من و پدر و مادرم عطا كرده‌اى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 92
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست