نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 91
شب و از شب تا صبح مسير يك ماه را طى ميكرد.[1](
فَهُمْ يُوزَعُونَ): ابن عباس مىگويد: يعنى اين لشكريان تحت
مراقبت بودند.
يعنى كسانى بودند كه اول و آخر اينها را تحت نظر داشتند تا متفرق
نشوند. چنان كه هر لشكر انبوهى احتياج بمراقبت دارد. بايد آنهايى كه جلو هستند
نگاه داشته شوند و آنهايى كه دنبال هستند، بحركت در آورده شوند تا صفوفشان از هم
متلاشى نشود.
ابن زيد مىگويد: يعنى اين لشكريان حبس مىشوند. البته منظور وى همان
مطلبى است كه در بالا گفته شد.
سليمان و لشكريانش رفتند تا در طائف- و بقولى در شام- بواديى رسيدند
كه مخصوص موران بود. در اينجا مورى كه بعضى گفتهاند: رئيس موران بود، فرياد
برآورد كه:
اى موران، داخل خانههاتان شويد.
نظر به اينكه صوت مور براى سليمان مفهوم بود، از صوت مور تعبير شده
است به قول مور.
(لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا
يَشْعُرُونَ): مبادا سليمان و سپاهيانش بدون اينكه توجه داشته باشند شما را در
زير پاهاى خود پايمال و در هم كوفته كنند.
زيرا اگر متوجه باشند شما را پايمال نميكنند.
اين آيه دلالت دارد بر اينكه سليمان و لشكريانش سواره و پياده بودند
و باد آنها را حمل نكرده بود. زيرا اگر اينان سوار بر مركب باد بودند، موران
نميترسيدند
[1]- ممكن است به پارهاى از محتويات اين روايات ايراد گرفته
شود. مخصوصاً در روايت اخير كه به حكومت سليمان يك چهره كاملا اريستوكراسى مىبخشد
كه مسلماً براى كسانى كه انبياء را انسانهايى كامل ميدانند كه در ميان مردم و با
مردمند و ديوار ضخيم اشرافيت و داشتن مقام آنها را از مردم جدا نميكند، ناخوشايند
است.
براى رفع هر گونه سوء تفاهم و ايراد، خاطر نشان ميكنيم كه
اينگونه مطالب در متن قرآن نيست و معصومى هم آنها را بيان نكرده است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 91