نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 245
يعنى خدا بهتر از همه مؤمن و كافر را
مىشناسد و اساساً مقصود اين است كه خدا بهتر ميداند كه من كتاب هدايت را از جانب
او آوردهام و شما دچار ضلالت هستيد و بزودى مرا بر شما غالب خواهد كرد.
سپس بذكر نعمتهاى الهى پرداخته، مىفرمايد:
(وَ ما كُنْتَ تَرْجُوا أَنْ يُلْقى إِلَيْكَ الْكِتابُ): اى محمد، تو در گذشته اميدوار نبودى كه خداوند بر تو وحى كند و ترا
به وسيله وحى شرافت و عظمت بخشد.
(إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ):
لكن خداوند ترا مورد رحمت و عنايت خود قرار داد و لباس پر افتخار رسالت را بر
اندام تو پوشانيد و خير ترا خواست. بهمين ترتيب باز هم لطف و مرحمت خود را از تو
دريغ نميدارد و ترا بمكه باز ميگرداند. قدر اين نعمتها را بدان.
برخى گويند: يعنى تو اميد نداشتى كه كتابهاى گذشتگان را فرا بگيرى و
داستانهاى آنها را بدون اينكه با آنها باشى بدانى و بر اهل مكه بخوانى. چنان كه
مىفرمايد:(وَ ما كُنْتَ ثاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ
آياتِنا) يعنى داستان مردم مدين را براى اهل مكه بيان مىكنى، با اينكه تو در
مدين نبودهاى. و نيز ميفرمايد:(وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ
الْغَرْبِيِّ ...) تو در كناره غربى كوه طور نبودى. مع الوصف داستان موسى را براى اهل
مكه مىگويى. اينها همه ناشى از مراحم الهى است در باره تو.
از اين آيه استفاده ميشود كه بايد با اهل باطل به دشمنى برخاست. اگر
چه در اين آيه و آيه بعد، مخاطب شخص پيامبر است، اما اين خطاب خصوصيتى ندارد و
شامل ديگران هم ميشود. از ابن عباس روايت شده است كه تمام قرآن از باب «اياك اعنى
و اسمعى يا جاره» (خطابم به تست ولى ديگرى بايد بشنود) مىباشد.
(وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ
إِلَيْكَ): مبادا اين كافران ترا از پيروى قرآن و احكام و دستورات آن كه براى
تعظيم شأن و مقام تو نازل شده است باز دارند.
(وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ): مردم را به اطاعت و
توحيد خدايت فراخوان. خدايى كه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 245