responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 186

يا موسى ...»

مقصود:

سپس در باره كار موسى در مدين و حركتش از آنجا مى‌فرمايد:

(قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ‌): يكى از دو دختر كه نامش «صفوره» بود، گفت: پدر او را اجير گردان.

نام خواهر كوچك «ليا» بود. برخى گويند: نام خواهر بزرگ «صفراء» و نام خواهر كوچك «صفيراء» بود.

(إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ‌): پدر، بهترين كسى كه اجيرش ميكنى بر كار نيرومند و امانتدار است.

گويند: هنگامى كه دختر از قوت و امانت موسى سخن گفت: شعيب پرسيد:

از كجا ميدانى كه قوى و امين است؟ پاسخ داد: قوتش را از آنجا فهميدم كه سنگ عظيمى را از روى چاه برداشت و امانتش را از آنجا دانستم كه بمن گفت: از پشت سرم راه برو. زيرا خوش ندارم كه باد لباسهاى ترا حركت دهد و بدنت را بمن بنماياند.

اين جواب دختر، رغبت و علاقه شعيب را نسبت به موسى زياد كرد.

(قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‌ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ‌):

بموسى گفت: ميخواهم يكى از اين دو دخترم را بتو دهم كه هشت سال مزدور من باشى.

(فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ‌): اگر بده سال برسانى، محبتى است از جانب تو و وظيفه واجب تو نيست.

برخى گفته‌اند: يعنى مزدى كه من بتو ميدهم اين است كه يكى از دو دختر خود را به عقد تو در آورم. آن گاه موسى را براى شبانى اجير كرد و دختر را با مبلغى بعنوان مهريه به عقد موسى در آورد. نه اينكه مهر دختر را مزدورى موسى قرار داده باشد و اين مزدورى شرطى بود در ضمن عقد ازدواج و اين شرط مطابق مذهب ابو حنيفه صحيح است. لكن معنى اول با ظاهر آيه سازگارتر است.

(وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ‌): نميخواهم در اين مدت هشت سال بر تو سخت‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 18  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست