نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 185
ترجمه:
يكى از دختران به پدر گفت: او را مزدور كن. زيرا بهترين مردى كه
مزدور مىكنى، نيرومند و امانتدار است. شعيب گفت: ميخواهم يكى از اين دو دخترم را
بتو بدهم كه هشت سال مزدور من باشى و اگر ده سال مزدور باشى، محبتى است از جانب
تو. نميخواهم كه بر تو سخت گيرم. بخواست خدا مرا از شايستگان خواهى يافت.
موسى گفت: ميان من و تو همين است. هر كدام از دو مدت كه تمام كنم
ظلمى بر من نيست و خدا به آنچه مىگوئيم، وكيل است. همين كه موسى مدت را تمام كرد
و خانواده خود را برد، از جانب طور آتشى مشاهده كرد. به خانواده خود گفت: توقف
كنيد كه من آتشى مشاهده ميكنم. شايد خبرى يا قطعهاى از آن بياورم كه شما گرم
شويد. چون نزد آتش آمد، از جانب وادى ايمن در بقعه مباركى از درختان ندا شد كه: اى
موسى. منم خداوند، خداى عالمين.
قرائت:
جذوه: عاصم به فتح جيم و حمزه و خلف به ضم جيم و ديگران به كسر
خواندهاند و هر سه بيك معنى است.
لغت:
جذوه: قطعه درشتى از هيزم كه در آن آتش باشد. جمع آن «جذى» شاطئ:
كنار.
اعراب:
هاتين: صفت براى «ابنتى».
(ثَمانِيَ حِجَجٍ): ظرف زمان.
(ذلِكَ بَيْنِي): مبتدا و خبر.
اى: شرطيه و منصوب به «قضيت» حرف «ما» زائده است،(فَلا عُدْوانَ) جواب شرط.
(أَنْ يا مُوسى): «ان» در محل نصب و مخففه
از مثقله است. يعنى «نودى بأنه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 185