نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 189
(بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ):
اينها كه ترا تكذيب مىكنند نه بخاطر اين است كه تو طعام ميخورى و در بازارها راه
مىروى بلكه بخاطر اين است كه قيامت و ثواب و عقاب را منكرند.
(وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً): براى آنها كه قيامت را تكذيب كنند، آتشى شعلهور مهيا كردهايم.
(إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ
زَفِيراً): آتشى كه هر گاه آنها را از فاصله صد سال يا يك سال راه بنگرد، به
هيجان مىآيد و فرياد خشمش بلند مىشود. در اينجا با اينكه آنها آتش را مىبينند،
مىگويد: هر گاه آتش آنها را ببيند.
زيرا اين تعبير بليغتر است. يعنى آتش با حالت خشم آنها را مىنگرد.
البته، خشم شنيدنى نيست كه آيه مىگويد: خشم آتش را مىشنوند. بلكه منظور اين است
كه از وضع ظاهرى آن به خشمش پى مىبرند. گفتهاند: آتش جهنم چنان فرياد مىكشد كه
هر كه صداى آن را بشنود بر زمين مىافتد. برخى گفتهاند: خشم از آتش و فرياد از
اهل آتش است. يعنى خشم آتش را مىبينند و شيون و فرياد اهل آتش را مىشنوند.
(وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا
هُنالِكَ ثُبُوراً): هنگامى كه دست بسته در جايگاه تنگى از جهنم قرار مىگيرند، فرياد
آنها بلند مىشود و براى خود درخواست مرگ مىكنند. در حديث است كه آنها در جهنم
مثل ميخ كه در ديوار قرار گرفته، محدود و تحت فشارند.
آن گاه فرشتگان در جواب آنها مىگويند:
(لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً
كَثِيراً): امروز يك بار طلب مرگ نكنيد، بلكه فراوان آرزوى مرگ كنيد. بهر صورت
اين نالهها براى شما بىفايده است. زجاج گويد: يعنى مرگ شما بزرگتر از اين است كه
با يك بار درخواست كردن به آن برسيد.