نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 190
اعمال و سرانجام زندگى آنهاست؟
(لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ خالِدِينَ):
منافع و لذات براى آنها در بهشت فراوان است و فنا نمىپذيرند.
(كانَ عَلى رَبِّكَ وَعْداً مَسْؤُلًا):
اين وعدهاى است كه خدا داده و آنها از خدا درخواست كردهاند كه بوعده خود وفا كند
و وفا كرده است. برخى گويند: يعنى فرشتگان از خداوند خواستهاند كه آنها را داخل
بهشت كند و خدا هم وفا كرده است.
چنان كه مىفرمايد:(رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ) (خدايا، آنها را
داخل بهشتهايى كه آنها را وعده دادهاى كن: غافر 8)(
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ): روزى فرا مىرسد كه آنها را در صحراى محشر جمع مىكنيم و معبودهاى
آنها يعنى عيسى و عزير و فرشتگان- و بقولى بتها- را مىآوريم.
(فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ
ضَلُّوا السَّبِيلَ): در آن وقت خداوند به معبودهاى ايشان
مىگويد: آيا شما اينها را گمراه كرديد يا خودشان گمراه شدند؟
(قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ
دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ): در جواب گويند: تو از داشتن شريك
منزهى، براى ما سزاوار نبود كه با دشمنان تو دوستى كنيم. بلكه تو ولى مايى. برخى
گويند: يعنى براى ما و پرستندگان سزاوار نبود كه به پرستش جز تو دعوت كنيم و اگر
ما چنين كارى ميكرديم، با آنها طريق دوستى سپرده بوديم ولى ما با كسانى كه در
برابر تو كفر مىورزند، طريق دوستى نمىسپريم.
(وَ لكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ): ولى تو بعد از رحلت پيامبران عمر آنها را طولانى كردى و مال و
اولاد آنها را بسيار كردى تا كتاب ترا فراموش كردند و پشت سر انداختند.
(وَ كانُوا قَوْماً بُوراً): و اينها مردمى هلاك
شونده و فاسد بودند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 190