خداوند روز و شب و خورشيد و ماه را آفريد. خورشيد و ماه دو گوى
غلطانى هستند كه با سيارات ديگر در مدارهاى خود مىچرخند. از آيه استفاده حركت
نجوم هم مىشود. زيرا شب با ستاره توأم است.
در اينجا فعل بصورت جمع مذكر آورده شده و خورشيد و ماه و ستارگان
بمنزله موجودات صاحب عقل تلقى شدهاند. و در حقيقت فعلى كه به آنها نسبت داده شده،
فعل عقلايى است. در سوره يوسف نيز مىفرمايد:(رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي
ساجِدِينَ) (آيه 3).
(وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ): به هيچ بشرى پيش از تو حيات جاودان ندادهايم.
(أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ):
آيا انتظار دارند كه تو بميرى و آنها حيات جاودان پيدا كنند؟ مشركين مكه مىگفتند:(نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ)
(طور 30) ما در انتظار مرگ پيامبر هستيم. قرآن مىگويد: اين انتظار بيهوده است.
زيرا نه تنها تو ميميرى بلكه آنها نيز ميميرند.
(كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ):
هر موجود زندهاى ناچار بايد طعم مرگ را بچشد.
(وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً): ما با شما معامله آزمايشگران مىكنيم، و شما را به سختى و راحتى و
فقر و ثروت مبتلا مىكنيم، تا صبر شما در برابر ناملايمات و شكر شما در برابر
نعمتها ظاهر گردد.
در روايت است كه على (ع) بيمار شد. دوستانش عيادتش كرده، پرسيدند: يا
امير المؤمنين، حالت چطور است؟ فرمود: شر است! گفتند: اين كلام سزاوار شما نيست.
فرمود: خداوند مىفرمايد:(وَ نَبْلُوكُمْ
بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً). پس خير تندرستى و
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 16 صفحه : 119