responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 15  صفحه : 178

لغت:

نجى: كسى كه براى گفتگو كردن، برگزيده شده است. برخى گويند: مصدر و به معناى ارتفاع است.

مقصود:

اكنون خداوند، داستان موسى را ذكر كرده، مى‌فرمايد:

(وَ اذْكُرْ فِي‌ الْكِتابِ مُوسى‌ إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً): در اين كتاب كه قرآن است، موسى را ياد كن كه از روى اخلاص خدا را عبادت مى‌كرد و رسالت خود را با خلوص نيت، انجام مى‌داد. اگر بفتح لام خوانده شود، يعنى: موسى كسى بود كه خداوند او را براى نبوت و رسالت، برگزيده و خالص گردانيد.

(وَ كانَ رَسُولًا نَبِيًّا): او پيامبرى عظيم الشأن بود. كه به سوى فرعون و قومش فرستاده شد.

(وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ‌): طور، كوهى است در شام كه خداوند در آنجا موسى را از جانب راست ندا كرد.

برخى گويند: از جانب راست كوه، خداوند به او ندا كرد. مقصود اين است كه هنگامى كه از مدين مى‌آمد و در درخت، آتش ديد، خداوند با او تكلم كرد و گفت:

(يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ‌) (قصص 30: اى موسى، من خداوند، خداى جهانيانم).

(وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا): او را بخود نزديك ساختيم و با او به گفتگو پرداختيم. ابن عباس گويد: خداوند او را مقرب گردانيد و با او تكلم كرد. مقصود از اين تقريب، اين است كه سخن خود را بگوش او رسانيد. برخى گويند: يعنى مقام او را بالا برديم و عظمت بخشيديم. مثل بنده‌اى كه بمولاى خود نزديك و با او همنشين شود. پس منظور از تقريب، احترام و تجليل است. نه اينكه از لحاظ مسافت و مكان، بخداوند نزديك شده است. زيرا خدا مكان ندارد، تا كسى بمكان او نزديك يا از مكان او دور شود يا يكى از ديگران به او نزديكتر باشد.

(وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا): او بدرگاه ما نيايش كرد و گفت:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 15  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست