نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 179
(وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي
هارُونَ أَخِي) (طه 29: خدايا براى من از افراد خاندانم، هارون
را كه برادر من است، وزير گردان) ما دعاى او را مستجاب كرديم و برادرش هارون را از
رحمت خويش به او بخشيديم و به او سمت نبوت داديم تا شريك و همكار برادر باشد.
در اين كتاب آسمانى، اسماعيل بن ابراهيم را ياد كن كه همواره
بوعدههاى خويش وفا مىكرد و رسولى بود كه بسوى قوم جرهم فرستاده شد. ابن عباس
گويد: با مردى وعده گذاشت كه در جايى منتظرش بماند. آن مرد فراموش كرد و اسماعيل
يك سال در آنجا ماند تا آمد. اين مطلب از امام صادق 7 نيز روايت شده
است. مقاتل گويد:
سه روز منتظر ماند. برخى گويند: اسماعيل بن ابراهيم، پيش از پدر، از
دنيا رفت. اين اسماعيل، اسماعيل بن حزقيل است كه بسوى قومش مبعوث شد و قوم پوست سر
و صورتش را كندند. خداوند او را در عذاب و عفو قوم مخير گردانيد. او نيز كار آنها
را بخدا واگذار كرد تا آنها را عذاب يا عفو كند. از امام صادق (ع) نيز، همين طور
روايت شده است. گويند: فرشتهاى از جانب خداوند، نزد وى آمد و گفت: خداوند ترا
سلام مىرساند و مىگويد: ديدم كه چگونه ترا شكنجه دادند. بمن دستور داده است كه
در اطاعت امر تو باشم. هر چه خواهى بمن امر كن. گفت: من به حسين (ع) تأسى مىجويم.
(وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ
عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا): او بستگان خود را- و بقولى
امت خود را- به نماز و زكات- و بقولى به نماز شب و صدقه روز- امر مىكرد و خداوند
از كردار او خشنود بود. زيرا جز طاعت، كارى از او سر نميزد و هرگز مرتكب كارهاى
زشت نمىشد. برخى گويند: مرضى يعنى صالح و پاك و پسنديده بخاطر همين صفات بود كه
پيش خداوند منزلتى بزرگ يافت.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 15 صفحه : 179