responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 88

جز ذات خداوند) و مثل: «وجوه يؤمئذ ناضرة و وجوه يؤمئذ مسفرة. ضاحكة مستبشره» (قيامت 22 و عبس 38: چهره‌هايى آن روز شاداب است. و بعضى چهره‌ها آن روز روشن، خندان و شادان است).[1]

لغت:

قضاء: داورى كردن. اين كلمه به معناى خلقت و ايجاد نيز بكار رفته است.

مثل: «فقضاهن سبع سماوات» (فصلت 12: آنها را هفت آسمان آفريد) به معناى واجب كردن نيز بكار رفته. مثل:( وَ قَضى‌ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ‌) (همين سوره 23: خداوند واجب كرده است كه جز او را نپرستيد) همچنين به معناى اعلام و اخبار، بكار رفته است.

در اينجا همين معنى مقصود است.

علو: برترى.

جوس: گردش در خانه‌ها. حسان گويد:

و منا الذى لاقى بسيف محمد

فجاس به الاعداء عرض العساكر

يعنى: و از ماست كسى كه با شمشير محمد، لشكر انبوه دشمنان را شكست داد و خانه‌هاى آنها را زير پا گذاشت.

برخى گويند: اين كلمه به معناى جستجو كردن چيزى است.

كرة: بازگشت.

نفير: گروهى از مردان. زجاج گويد: ممكن است جمع نفر باشد مثل عبيد و عبد.

تتبير: هلاك كردن.

حصير: حبس. لبيد گويد:

و قماقم غلب الرجال كأنهم‌

جن لدى باب الحصير قيام‌

يعنى: آنها بزرگانى هستند داراى گردن‌هاى سطبر كه گويى بر در زندان ايستاده‌اند!


[1]- بديهى است كه مثالهاى اخير، نمى‌تواند شاهد براى مدعى باشد، زيرا كلمه« وجوه» در معناى اصلى خود بكار رفته است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست