responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 130

فلا يسرف: كوفيان- بجز عاصم- اين كلمه را به تاء و ديگران به ياء خوانده‌اند.

بنا بر قرائت دوم، فاعل ممكن است به قاتل و ممكن است به ولىّ باز گردد.

بديهى است كه قاتل در كلام ذكر نشده است لكن از كلام استفاده مى‌شود. اگر ضمير به ولى باز گردد، منظور اين است كه او نبايد در قتل اسراف كند و كسانى را بكشد كه مرتكب قتل نشده‌اند. و اگر ضمير بقاتل باز گردد، منظور اين است كه او حق نداشته است مرتكب قتل شود و بنا بر اين قتل ناحق او اسراف است. چنان كه در باره خوردن اموال يتيمان مى‌فرمايد:( وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً) (نساء 6: اموال آنها را از روى اسراف نخوريد).

بنا بر قرائت اول نيز مخاطب يا قاتل است يا ولىّ. به قاتل مى‌گويد: نبايد كسى را به ستم بكشى، زيرا از تو قصاص مى‌كنند. يا اينكه به ولى مى‌گويد: نبايد در قتل اسراف كنى و غير از قاتل، ديگرى را بكشى.

قسطاس: كوفيان- بجز ابو بكر- اين كلمه را بكسر قاف و ديگران بضم قاف خوانده‌اند و هر دو بيك معنى هستند.

مقصود:

اكنون ضمن عطف به سابق، مى‌فرمايد:

(وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ‌): فرزندان خود را از ترس تنگدستى نكشيد. ممكن است «لا تقتلوا» منصوب و عطف بر( أَلَّا تَعْبُدُوا) باشد و ممكن است نهى و مجزوم باشد. خداوند آنها را از فرزندكشى نهى مى‌كند، زيرا آنان دختران خود را زنده بگور مى‌كردند.

(نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ‌): ما كفيل روزى ايشان و شما هستيم.

(إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً): كشتن آنها در جاهليت، گناهى بزرگ بود! امروز نيز چنين است.

(وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌): زنا نزديكى با زنى است كه در عقد انسان نباشد و به شبهه نيز نباشد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 14  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست