نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 224
1- حسن و ابن جريح گويند: يعنى امر خداوند،
نسبت به كيفر مشركين كه بر كفر و تكذيب، پايدارند، نزديك است. حسن گويد: مشركين به
پيامبر گفتند: عذاب خدا را بر ما نازل كن. فرمود: امر خداوند، فرا مىرسد و هر چه
فرا رسيدنى باشد، نزديك است.
2- ضحاك گويد: يعنى احكام و فرائض الهى آمد.
3- جبائى گويد: مقصود از امر خدا، روز قيامت است. از ابن عباس نيز
همين طور روايت شده است. بنا بر اين فعل ماضى بمعناى مضارع است. لكن از لحاظ مسلم
بودن وقوع قيامت، در آينده، مثل اين است كه در گذشته واقع شده است. وانگهى خداوند،
قيامت را از چشم بهم زدن نزديكتر شمرده است.
(فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ): اين خطاب به مشركين است كه
روز قيامت و عذاب خدا را تكذيب و مسخره كرده، مىخواستند كه هر چه زودتر فرا رسد.
چنان كه مىگفتند:
(فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ) (انفال 32: از آسمان بر ما سنگ ببار) يعنى به اين كافران بگو كه
براى رسيدن قيامت و عذاب، عجله نكنند، زيرا اينها بموقع خود فرا خواهند رسيد.
(سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ):
اين جمله، بمنظور تنزيه و پاك ساختن خداوند، از عيب و نقصهايى است كه مشركين
مىپنداشتند و لايق ذات و صفات پروردگار نبود.
يعنى خداوند بالاتر از اين است كه داراى شريك باشد و بزرگتر از اين
است كه نقصى داشته باشد.
(يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ
يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ): ابن عباس گويد:
يعنى خداوند فرشتگان را با وحى، بر هر كس كه خواهد مىفرستد. البته
چنين كسى بايد صلاحيت نبوت و سفارت الهى داشته باشد. ابن زيد گويد: يعنى فرشتگان
را با قرآن مىفرستد. اين دو قول يكى است. علت اينكه «وحى» را روح مىنامد، اين
است كه:
حيات دلها و جانها به آن بستگى دارد. حسن گويد: منظور از روح، نبوت
است. «من امره» يعنى «بامره» مثل(يَحْفَظُونَهُ مِنْ
أَمْرِ اللَّهِ) (رعد 11: بامر اللَّه).
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 224