نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 144
واقع شده است.
(وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ): و از ثمرات، روزى آنها كن، تا ترا شكر و پرستش كنند.
(رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفِي وَ ما نُعْلِنُ): در اينجا ابراهيم، اعتراف مىكند كه خداوند به آشكار و نهان مردم،
عالم است و هيچ چيز بر او پوشيده نيست.
(وَ ما يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي
السَّماءِ): اين كلام، از ابراهيم نيست، بلكه كلام خداوند متعال و بقول جبائى
جمله معترضه است. يعنى:
تمام چيزهايى كه در زمين و آسمان است، بر خداوند آشكار است.
(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ
وَ إِسْحاقَ): بار ديگر به حكايت كلام ابراهيم پرداخته، مىفرمايد: ابراهيم، به
نعمتهاى خداوند اعتراف و خدا را به اينكه در پيرى به او دو پسر بخشيد، حمد كرد.
ابن عباس گويد: در سن 99 سالگى اسماعيل و در سن 112 سالگى اسحاق به او داده شد.
سعيد بن جبير گويد:
بعد از سن 117 سالگى ابراهيم صاحب فرزند شد.
(إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ):
ابن عباس گويد: يعنى خداوند، پذيرنده و اجابت كننده دعاست. جمله «سمع اللَّه لمن
حمده» مؤيد همين معنى است.
(رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي): پروردگارا، مرا و ذريهام را بپاى دارنده نماز قرار ده. در اينجا ابراهيم
از خداوند درخواست مىكند كه: لطف خود را شامل حالش گرداند، تا خودش و گروهى از
ذريهاش بدين تمسك جويند و نماز را بپاى دارند. مقصود از «ذريه» كسانى هستند كه
بدين حق گرويدند. بنا بر اين همانطورى كه در باره خود دعا مىكند، در باره آنان
نيز دعا مىكند.
(رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ):
خدايا دعاى مرا اجابت كن، زيرا قبول دعا، غير از اجابت آن چيزى نيست.
(رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَ):
پروردگارا مرا و پدر و مادرم را بيامرز. اصحاب ما به اين جمله استدلال كردهاند
كه: پدر و مادر ابراهيم كافر نبودهاند، زيرا از خداوند
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 144