يعنى: آيا بنى مروان اميدوارند كه من فرمان آنها را بشنوم و آنها را
اطاعت كنم، حال آنكه قوم من تميم و بيابان جلو من است.
زجاج گويد: «وراء» چيزى است كه از نظر انسان پنهان باشد و از اضداد،
يعنى جهات ششگانه نيست. نابغه گويد:
حلفت و لم اترك لنفسى ريبة
و ليس وراء اللَّه للمرء مذهب
يعنى: سوگند ياد كردم و براى خود ترديدى باقى نگذاشتم و نيست براى
انسان روشى كه از خداوند پوشيده باشد.
صديد: چركى كه از زخم آيد. اين كلمه، بيان است براى آبى كه نوشابه
اهل جهنم است و از اينرو مجرور شده است.
تجرع: كم كم و بطور مداوم نوشيدن.
اساغه: جارى كردن نوشيدنى در گلو.
اشتداد: سريع كردن حركت با تمام نيرو.
عاصف: باد سخت. اين كلمه صفت «يوم» قرار گرفته زيرا در «يوم» واقع
مىشود. مثل «ليل نائم» و «يوم ماطر» يعنى شب خوابيده و روز بارنده. ممكن است به
معناى «يوم عاصف ريحه» باشد. يعنى: روزى كه باد آن سخت است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 112