responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 176

آب و نان بى‌نياز شد، و مقاتل گفته: آب چاه تيره بود ولى يوسف كه در آن افتاد زلال و صاف شد، و خداوند فرشته‌اى بر وى موكل كرد تا او را محافظت كند و غذايش دهد.

و بقولى جبرئيل همدم او شد.

و گفته‌اند: خداى تعالى بسنگى در ته چاه فرمان داد تا بالا آمده و يوسف روى آن قرار گرفت، و در آن وقت بدن يوسف برهنه بود، و ابراهيم خليل 7 را نيز وقتى در آتش انداختند بدنش را برهنه كردند و در آنجا جبرئيل 7 پيراهنى از حرير بهشت براى ابراهيم آورد و بدن آن حضرت را با آن پيراهن پوشانيد، و پيراهن مزبور نزد ابراهيم 7 بود و چون از دنيا رفت آن پيراهن باسحاق رسيد و پس از اسحاق نيز بيعقوب منتقل گشت، و يعقوب آن را در بسته‌اى بست و بگردن يوسف آويزان نمود، در اينوقت جبرئيل بنزد وى آمد و آن بسته را از گردنش باز كرده و پيراهن مزبور را از ميان آن بيرون آورد و بر بدن يوسف پوشانيد، و اين حديثى است كه مفضل از امام صادق 7 روايت كرده و حضرت دنبالش فرمود: پيراهن مزبور همان پيراهنى بود كه چون كاروانيان از مصر حركت كردند و آن را همراه خود آوردند يعقوب كه در فلسطين بود بوى آن را شنيده و گفت: «من بوى يوسف را استشمام ميكنم ...» و در كتاب النبوة بسندش از ابى سيار از امام صادق 7 روايت كرده كه آن حضرت فرمود: هنگامى كه برادران يوسف را در چاه انداختند جبرئيل بر وى نازل شده گفت: اى پسر چه كسى تو را در چاه انداخت؟ يوسف جواب داد: برادرانم بخاطر منزلتى كه نزد پدر داشتم بمن حسد بردند و بدينجهت بچاهم انداختند. جبرئيل گفت:

آيا ميخواهى از چاه بيرون آيى؟

يوسف پاسخداد: با خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب است كه اگر خواهد مرا نجات خواهد داد.

جبرئيل گفت: خداى ابراهيم و اسحاق و يعقوب ميفرمايد اين كلمات را بگو:

«اللهم انى اسئلك بان لك الحمد لا اله الا انت بديع السماوات و الارض يا ذا الجلال و الاكرام ان تصلى على محمد و آل محمد و أن تجعل لي من أمري فرجاً و مخرجاً و ترزقني‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 176
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست