responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 161

كشيد، و حسن گفته: هشتاد سال. و اينكه در اين آيه دو بار ذكر «رؤيت» شده يكى در آغاز آيه‌(إِنِّي رَأَيْتُ ...) و ديگر بدنبال آن «رأيتهم» بخاطر طولانى شدن كلام است و تكرار آن بمنظور تأكيد همان رؤياى اولى است. و برخى گفته‌اند: منظور از رؤياى نخست ديدن شخص آنها است و از رؤياى دوم ديدن سجده آنها.

و اختلاف است كه آيا معنى اين سجده چه بوده؟ جمعى گفته‌اند: منظور همان سجده معروف و حقيقى است كه براى احترام يوسف بخاك افتادند و سجده كردند نه از روى پرستش او. و جبائى گفته سجده در اينجا بمعناى خضوع است چنانچه شاعر گفته: «ترى الاكم فيها سجداً للحوافر»[1] ولى اين معنى بر خلاف ظاهر لفظ است. و در خبر است كه چون برادران خواب يوسف را شنيدند گفتند: باين مقدار كه برادران برايش سجده كنند راضى نشده تا جايى كه پدر و مادرش نيز براى وى سجده كرده‌اند.

(قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى‌ إِخْوَتِكَ) يعقوب گفت: اى پسر برادران خود را از اين خواب خبردار مكن.

(فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً) يعنى بر تو حسد ميورزند، يا نقشه نابودى و هلاكت تو را ميكشند. و اين سخن يعقوب روى اين بود كه خواب پيمبران صورت وحى دارد و يعقوب دانست كه برادران وى تعبير اين خواب را ميدانند و از برترى يوسف بر خويش بيمناك گشته و بر وى حسد ميبرند و در صدد آزار و نابودى او بر ميآيند.

(إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ) براستى كه عداوت و دشمنى شيطان با انسان ظاهر و آشكار است و دشمنى تو را در دل آنها انداخته و وادارشان ميكند تا بتو صدمه‌اى بزنند.

(وَ كَذلِكَ) يعنى چنانچه اين خواب را براى بزرگوارى مقام تو نشانت داد و بوسيله آن بيان كرد كه برادرانت براى تو خضوع و سجده كنند.

(يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ) حسن گفته يعنى خدا تو را بنبوت برگزيند، و ديگرى گفته:

يعنى زيبايى صورت و سيرت بتو داده است.


[1]- تپه‌ها را در آن صحرا ميديدى كه براى اسبان سجده‌كنان بودند.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست