نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 11 صفحه : 318
شرح لغات:
شأن: نامى است كه بر عمل و بر حال انسان اطلاق ميشود مثلا مىگويى
«ما شأنك» يعنى حال تو يا كار تو چگونه است چنانچه گفته ميشود «ما بالك» و «ما
حالك»؟
«تفيضون فيه» از افاضه است بمعناى دخول در عمل و غور در آن.
عزوب: نهان شدن چيزى از علم انسان.
تفسير:
طرف خطاب در اين آيات كفار مكه هستند كه خداى سبحان پيغمبر خود را
مأمور ساخته با آنها سخن گويد.
(قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ ...) بگو اى محمد آيا چگونه است كه رزقى را كه خدا براى شما فرستاده و آن
را حلال فرموده.
(فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا)
شما از پيش خود بعضى را حرام و بعضى را حلال كردهايد؟ و منظور از حرام كردن روزى
حلال خدا «سائبة» و «بحيرة» و «وصيله»[1]
و مانند آنها از كشت و محصول است كه آنها بر خود حرام كرده بودند.
(قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ) بگو اى محمد آيا خدا بشما اجازه داده (كه اينگونه از پيش خود حلال و
حرام قرار دهيد) يا بر خدا دروغ مىبنديد، يعنى خدا كه چنين اجازهاى بشما نداده
بلكه شما در اينباره بر خداى سبحان دروغ مىبنديد.
(وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ
الْقِيامَةِ) يعنى آن كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند چه گمانى نسبت بجزاى خدا در
روز قيامت در اين دروغى كه بستهاند مىبرند؟ و مقصود آن است كه جز عذاب سخت و
كيفر دردناك گمان ديگرى نبايد ببرند (و انتظار ديگرى نبايد داشته باشند).
(إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ)
خداى سبحان با نعمتهاى گوناگونى كه بمردم داده نسبت بدانها فضل و احسان دارد.
[1]- معناى سائبة و بحيرة و وصيلة در آيه 103 سوره مائده گذشته
است بدانجا مراجعه شود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 11 صفحه : 318