نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 90
محل تأمل است. و كسى نيز به روشنى ادعا نكرده كه اين مجموعه، مردم را به فساد و ستم سفارش كردهاند.
سخنرانىهاى موجود از مؤسس انجمن گواه بر اين مدعاست.
انجمن حجتيه و انقلاب اسلامى
از ديدگاههاى كلّى اين گروه كه به برخى از آنها اشاره شد، به خوبى به دست مىآيد كسانى كه بر آن مبانى پافشارى داشتند، هرگز با انقلاب اسلامى رابطهاى برقرار نكردند؛ چه اينكه اين قيام شيعى را بر خلاف ديدگاه خود مىدانستند. يكى از تئورى پردازان و مؤثران در شكلگيرى انقلاب شكوهمند اسلامى در اينباره مىگويد:
آنان مبارزه را ممنوع كرده و معتقد بودند اين مبارزه به جايى نمىرسد.
مسئولان انجمن اعلام كردند: هر كس مايل به شركت در فعاليتهاى سياسى و تظاهرات باشد، بايد از انجمن كنارهگيرى كند. در اين ايام، بسيارى از اعضا كه عمدتا مقلد امام خمينى؛ بودند، افزون بر شركت در فعاليتهاى ضد رژيم، برخوردهاى فكرى با انجمن را آغاز كردند و برخى با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب يافتند. [1]
آيت اللّه خزعلى در اينباره مىگويد:
چون مسألۀ بهائيت امرى خيلى مهم براى مسلمين بود آنها (انجمن) سعى كردند در انقلاب شركت نكرده و به اين مهم نپردازند؛ چون فكر نمىكردند انقلاب پيروز شود. اجازۀ فعاليت به افراد انجمن داده نمىشد و علت آن هم اين بود كه افراد اگر بخواهند كار سياسى بكنند، سازماندهى انجمن پاشيده شده و نمىتواند ديگر با بهائيت مبارزه كند. [2]
بنابراين نيروهاى تربيتشده در انجمن در سطوح گوناگون، پس از انقلاب به سه دسته تقسيم شدند:
برخى مانند آقاى پرورش، دكتر صادقى استاد دانشگاه الهيات مشهد، عبد الكريمى استاد دانشگاه مشهد، مهندس مصحف و بسيارى ديگر به انقلاب پيوستند. از ميان اينان، جوانانى نيز بودند كه دستكم چند سالى انجمن را تجربه كرده و به صف انقلابيون پيوسته بودند. برخى مانند
[1] . جريانشناسى انجمن حجتيه، به نقل از: على اكبر هاشمى رفسنجانى: روزنامه عروه الوثقى، 22 مهرماه 1361.
[2] . همان، ص 24، به نقل از: در شناخت حزب قاعدين، ص 58.
نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 90