انتخاب، مصدر باب افتعال است. اين خيلي مهم نيست! مهم، خود گزينش و انتخاب است؛ البته نه در معناي استخدامي و سياسياش.
من، اصل انتخاب کردن را دوست دارم؛ انتخاب شغل، رشتهي تحصيلي، دانشگاه، دوست، لباس، بازي، موبايل، مجله، فيلم و... .
کاش هميشه فرصت انتخاب بود. مثلاً هر ماه، فصل، نيمسال و اول سال، فرصت انتخاب و تغيير دادن وابستگيها و علاقهمنديهايمان بود.
برگرديم به جملهي اوّل: انتخاب، مصدر باب افتعال، از بابهاي ثلاثي مزيد، است. ريشهي اصلي آن، يعني ن خ ب، در ثلاثي مجرد، به دو صورت متعدي (گذر) و لازم (ناگذر) استعمال شده است. در حالت متعدي، يکي از معانياش، برگزيدن بهترينها و گلچين کردن است. در حالت لازم هم به معناي بزدل و ترسو بودن آمده است.
از طرف ديگر، کاربرد اصلي باب افتعال، اثرپذيري است و کاربرد ديگرش، کوشش است.
با يک جمعبندي مندرآوردي، به اين نتيجه ميرسيم که:
در برگزيدن (انتخاب)، بايد سراغ بهترينها رفت و ترس را کنار گذاشت و شجاعانه انتخاب کرد. همچنين اين انتخاب بايد اثربخش و مفيد باشد که صد البته به کوشش و سعي مداوم و فراوان نياز دارد. ميم زندگي