جشنوارهي بينالمللي فيلم فجر در آيينه تحليل
حمد امیر
سيمرغ در فرهنگ ايران و عرفان اسلامي هم به معناي نشانه است و هم به معناي نماد. اين پرنده كه برخي آشيانش را بر قاف وجود ميدانند و برخي آن را معرفتي باطني ميشناسند، اكنون ميان ما سيمرغي بلورين و علامت جشنوارهي فيلم فجر است و هر سال پر ميگشايد تا در وجود يك اثر هنري به نشانهي تعالي هنرِ آن هنرمند در سالي كه سپري شد، لانه گزيند.
بيست سال پيش، نخستين دورهي جشنواره در فضايي برگزار شد كه همهي اركان جامعه از انقلابي عظيم ميلرزيد و كار روزمرهي حيات اجتماعي را تغيير داده بود. در آن روز علاوه بر انقلابي بزرگ، توطئههاي نظام سلطهطلب جهاني، جنگ، ترور وسيع، تحريم اقتصادي، و جوشش نيروهاي ريز و درشت در عرصهي سياست بهظاهر با برگزاري يك جشنوارهي سينمايي در ستيز بود. آن جشنواره به هيچ فيلم و سينماگري جايزه نداد. پنج فيلم در آن حضور داشتند كه برخي از آنها امروز شاهكارهاي سينماي پس از انقلاب اسلامي شمرده ميشوند. در آن روز كسي باور نميكرد كه جشنوارهي فجر تداوم يابد. اما جشنوارهي فجر دورههاي متوالي رشد را پشتسر نهاد و تحولات سينماي پس از انقلاب را منعكس كرد. ما در جمعبندي و بررسي جشنوارهي بيستم قصد داريم ببينيم دستاوردهاي آن چه بوده است؟ اين جشنواره وضعيت كنوني ما را چگونه به تصوير كشيده است و كمبودهاي آن از چه مقولهاي است؟ و چرا فيلمها در به تصوير كشيدن و بازتاب اغتشاش، گسست و اختلاف مرد و زن و سياهيها با هم مسابقه گذاشتهاند؟
داوران جشنوارهي فيلم فجر امسال «مجيد مجيدي» كارگردان، «كيومرث پوراحمد» كارگردان، «بابك بيات» آهنگساز، «پرويز پرستويي» بازيگر، «نعمت حقيقي» فيلمبردار، «هارون يشايابي» تهيهكننده و «جمشيد ارجمند» منتقد قديمي سينما بودند. تركيب داوري حرفهاي و براي كارشناسان قابل پذيرش بود.
در جشنوارهي امسال براي اولين بار اينترنت براي ارايهي اطلاعات و مشخصات فيلمهاي ايراني و خارجي بهكار گرفته شد. شبكهي اينترنتي «درياي نور» خبرهاي جشنواره و عكسهايي از فيلمها را در اختيار مينهاد.
اين شبكه در روزهاي برگزاري جشنواره نيز اخبار آن را هر ساعت پخش ميكرد و بولتن روزانه و كاتالوگ آن را در اختيار علاقمندان قرار ميداد. در اين شبكه آمار فروش، مصاحبهها و نشاني سينماگران صاحبنام قابل دريافت بود و خدمات ارزندهاي را ارايه ميداد.
نكتهي مهم ديگر اين بود كه علاوه بر جوايز اصلي كه توسط داوران بيستمين جشنوارهي فيلم فجر اهدا شد، چهارده سازمان دولتي و غيردولتي نيز در اهداي جوايز جنبي شركت كردند؛ نيروي انتظامي، وزارت آموزش و پرورش، بنياد مستضعفان و جانبازان، تربيت بدني، وزارت جهاد كشاورزي، سازمان ميراث فرهنگي، شهرداري تهران، معاونت فرهنگي ستاد فرماندهي كل قوا، ستاد احياي امر به معروف و نهي از منكر، سازمان توانير، وزارت نفت، دانشكدهي سينما تئاتر، انجمن سينماگران آزاد ايران، و مجمع فيلم و عكس دانشجويان كشور ازجملهي اين سازمانها بودند.
نكتهي جالب توجه آن كه ساليان بسيار درازي است كه واتيكان براي رشد گرايشات ديني، اخلاقي، انساني و معنوي در فيلمها، به صورت مستقل به آثار برگزيدهي خود جايزه ميدهد. اما نهادهاي ديني موجود در كشور از داوري فيلمهاي جشنواره و گزينش و تبليغ آنها خودداري ميكنند.
در اينجا پيشنهاد ميكنم كه نهادهاي ديني كشور سال آينده با دادن جايزه به آثاري كه حاوي وجوه معنوي و ارزشهاي الهي هستند، به رشد سينماي تعاليطلب ياري برسانند و از انفعال بيرون بيايند.
جشنوارهي امسال نيز داراي ويژگيهاي كلي سالهاي قبل بود. براي مثال در جشنوارهي بيستم نيز تعدادي از فيلمسازان مشهور كشور فيلمي نداشتند؛ كيارستمي، كيميايي، كيمياوي، مخملباف، راعي، رخشان بنياعتماد، مجيدي، تبريزي، افخمي، بيضايي، ميلاني، درخشنده و... . ازجمله غايباني بودند كه در بخش مسابقهي فيلم فجر فيلمي از آنها شركت نداشت.
امسال نيز فيلمسازان تازهاي كه فيلم اول خود را به نمايش درآوردند، در جشنواره حضور داشتند. حضور پنج كارگردان با فيلم اول، نشان حيات و پويايي سينماي ايران است.
آثار شركتكننده در جشنوارهي فيلم فجر
فيلمهايي كه از سوي مديريت جشنواره به صورت آثار بخشهاي مختلف برگزيده شدند و به نمايش درآمدند، عبارتند از:
آ) آب و آتش، آدم برفي، آخرين سكه، آخرين قارون، آخرين ماجراي پدر، آدمهاي خوب، آرزوهاي زمين، آرماگدون، آژانس شيشهاي، آقاي كلاين، امريكا امريكا، آن سوي آتش، آنها را آقاي تيبز مينامند و آوريل را بهياد ميآورم.
الف) از شكلات شما متشكرم، اتاق پسر، ارتفاع پست، اسب غرور، «استنلي كوبريك» يك عمر سينما، اسلحهي بزرگ، اسير زمين، افسانهي تنبل قهرمان، افغان آباد، افغانستان شعر ناتمام، الفباي افغان، امتحان، ايثار، ايست بازرسي، ايستگاه متروك و اينك آخرالزمان.
ب) باران، بازداشتگاه شماره 17، بازرس لاواردن، بازي باد، بايسيكلران، بچههاي كوزوو 2000، بچهمگس، بتي، بدلكار برادر، براي كندن پوست يك پليس براي نجات زندگيات برو، بستهبندي، بماني، بنيامين داو، بوت ورنگ، بودن يا نبودن و بيعدالتي.
پ) پانزدهساله، پدرخوانده، پرندهباز كوچك، پسر هوده، پوكي و پيلهداران.
ت) تارزن و تارزان، تشريفات، تقديم با عشق، تنورهي ديو، تو آزادي، توتفرنگيهاي وحشي، تونل، توني آرزنتا توهم بزرگ، تيراندازي براي كشتن و تيك.
ج) جدال در ديابلو، جزيره، جمجمهها، جمعه، جنس، جنگل تختهسياه و جيمي كريمبل بيهمتاست.
چ) چاه، چراغ، چشمزخم، چوب مقدس و چهرهاي در جمعيت.
ح) حدس بزن چه كسي براي شام ميآيد و حرفهي نظاميگري.
خ) خانهاي روي آب، خداحافظ رفيق، خط مرزي، خواب سفيد، و خوشهچينان و من.
د) داستان ما، داستانهاي زمستاني، داني براسكو، دخمه، در بارانداز، در ستايش عشق، در گرماي شب، در پاي علف، دسته سيسيليها، دشمن پشت دروازهها، دلبران، دوست دوچرخهي پكني، دو ماه و يك درخت زيتون، دو نيمهي سيب، ديدار و ديگران.
ر) راه بهشت، راههاي افتخار، رأي مخفي، روبان قرمز، روز باشكوه، روزگار ما، روكر و برادرانش و رهاشده.
ز) زمين سوخته، زن بيوفا، زندگيهاي مخفي، زندهباد زاپاتا، زني با روسري و زير آفتاب سوزان.
س) سامورايي، سكهاي از آسمان، ستيزهجويان، سرد سبز، سرزمين، سرزمين محكوم، سرزمين بيطرف، سير زمين هيچكس، سيرژ زيبا، سفر به فردا، سفر قندهار، سفرهي ايراني، سلام غريبه و سه مرد براي كشتن.
ش) شاخ گاو، شام آخر، شبح كژدم، شرق بهشت، شعارها، شعري براي غربت، شغال، شكار، شكست در افغانستان، شما ميبينيد يك فيلم، شناگران صحرا و شهر ويرانشدهي من.
ص) صليب آهني.
ع) عشق، عكس، عكس بدون قاب، عقرب و عيسي ميآيد.
غ) غم افغان.
ف) فانوس دريايي، فرار به كوهستان گريزلي، فردا، فرري دوستت دارم، فرزندان طبيعت، فرشتگان عالم و فرمان گمشده.
ق) قاچاق، قارچ سمي، قرارداد با آدمكش، قصاب، قصهي خاك سوخته، قلعهي پنهان، قول، قول مردانه، قول يك پليس و قوقو... . برگ چنار.
ك) كابل آن سوي دنيا، كارت سبز، كازام، كاغذ بيخط، كميسر، كوير مرگ و كه حيوان بميرد.
گ) گاندي، گورين دم روباهي، گوهرهاي لهستاني و گيلاسهايي كه كمپوت شدند.
ل) لاندرو، لبهاي دوخته و ليلي با من است.
م) ماجراهاي بزرگ باندي، مادام بوواري، ماريكن، مبارزان سخت، محكمكاري، مرباي شيرين، مرد عوضي، مرد كوچك عجيب، مرد گمشده، مزاحم، مكاني در همسايگي، من ترانه پانزدهساله دارم، منطقهي امنيتي مشترك، منقبت جواني، من مسلمانم، موج مرده، موجي از اسكناس، موج نو، موضوع سليقه و ميوت از نگاه رويين.
ن) نان، عشق و موتور هزار، نامههاي باد، نجات سرباز رايان، نغمهي زيرزميني، نغمههاي دلتنگي، نگين، نموي كوچك و نوروز.
و) وحشت از پريزاد و وحشت در خيابانها.
ه··) هفتتيركش بزرگ، همسايه، هنر برافراشتن پرچمها، هيچجا وطن نيست و هيچچيز درست نيست.
ي··) يك دره عليه امپراتوري و يك روز.
بايد بدانيم كه هريك از اين فيلمها كتابي با پيامها و ارزشهاي هنري متفاوت است. گردآوردن همهي اين آثار در كنار هم و ارايه آن به ميليونها مخاطب طي ده روز، كاري سترگ و فرهنگي است كه نبايد آن را دستكم گرفت. با توجه به چنين اهميتي ميكوشيم ببينيم در تعدادي از اين آثار چه ضعفهايي جاري بوده است.