responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 41  صفحه : 10

ديدگاه اجتماعي آثار برگزيده
حمد امیر

طي بيست ساله‌ي اخير، ديدگاه اجتماعي يكي از مهم‌ترين نگاه‌هاي موجود در فيلم‌هاي ايراني بود. در جشنواره‌ي اخير اين گرايش تشديد شده است. جنبه‌ي اجتماعي آثاري چون «خانه‌اي روي آب»، «قارچ سمي»، «ارتفاع پست»، «سفره‌ي ايراني»، «تيك»، «نگين»، «رأي مخفي» و... كاملاً واضح و محسوس است. اگرچه جهت‌گيري اجتماعي آثاري چون «مرباي شيرين»، «تيك»، «نگين»، «آرزوي زمين»، «خواب سفيد»، «نان و عشق و موتور هزار» بسيار سست است، آثار ديگري چون «بماني»، «من ترانه پانزده سال دارم»، «رأي مخفي»، «خانه‌اي روي آب» و «كاغذ بي‌خط» با وسعت چشمگير و عمق بيشتري به پرسش‌هاي اجتماعي رو كرده‌اند. اما پرسش و جهت‌گيري اجتماعي سينماي ما مي‌تواند دو سيماي سؤال برانگيز و انتقادي ديگر را مطرح كند:
اول اين كه به چه دليل سينماي ما به صورت يكسويه از كليشه‌هاي فيلم سياه استفاده كرده است؟ اگر به جشنواره‌هاي پنج يا شش سال پيش نگاه كنيم، يك جهان تصنعي پر از خوشبختي و خوبي بر فيلم‌ها حكم‌فرما بود. هيچ جا از اختلاف زن و شوهر اثري نبود. زن‌ها سراپا فرشته و مردان كاملاً بي‌آزار بودند. سانسور حكم مي‌كرد كه اثري از واقعيت بر فيلم‌ها سنگيني نكند. جهان خيالي فيلم‌ها سرشار از روشني، نيك‌طبعي، و مهر تصنعي مردان شرافتمند و زنان گوش به فرمان بود.
آشكار است كه اين جهان سينمايي جذابيتي واقع‌گرايانه ندارد و انگيزه‌ي ما را براي انديشيدن و باور كردن آن تحريك نمي‌كند.
امسال فيلم‌هاي جشنواره درست برعكس آن سال‌ها بود، به طوري كه حتي يك رابطه‌ي درست و مهرآميز ميان زنان و مردان ديده نشد. همه جا اختلاف، پي بردن به عدم تفاهم با هم‌ديگر، ستم مردان بر زنان، خيانت و نفرت نشان داده مي‌شود. چنين افراط و تفريط واقع‌گريزانه‌اي به چه معناست؟ من به هيچ وجه معتقد نيستم كه توطئه‌اي در كار است، بلكه همه چيز را از دو ويژگي منبعث مي‌دانم؛ سوداگري و روشنفكري. در واقع آن سانسور سال‌هاي قبل و عدم ظهور منطقي مسايل مردان و زنان بر پرده‌ي سينما، بر روي هم انباشته شده و به صورت تفريط اخير ظاهر شده است. بايد باور كنيم كه اين منش عليه تفكر است و نشانه‌ي روشنفكري نيست.
بنابراين آيا مي‌توان مدعي شد كه حوادث عمومي جامعه فضايي را به وجود آورده كه در آن اثر خوب توليد نمي‌شود و آثار جنجالي در آن حيات مي‌يابد؟
واقعيت اين است كه امسال ما در جشنواره‌ي فجر تعداد كمي فيلم سالم و خوب نظير خانه‌اي روي آب، امتحان، راه بهشت، فرداهاي قشنگ، بماني، ارتفاع پست، كاغذ بي‌خط و... ديديم و تعداد بسيار زيادي فيلم بد.
ساختارزدايي آثار بي‌ارزشي كه به جشنواره راه يافته‌اند، واقعيت‌هاي شگفت‌انگيزي را بر ما معلوم مي‌كند. يك نقد جدي در فيلم «سفره‌ي ايران» ناديده گرفته مي‌شود و فيلم «عيّاري» به بخش مسابقه راه نمي‌يابد. اما در همان حال، فيلم بي‌ارزشي مانند مزاحم يا فيلم جنجالي و سطحي‌اي مانند تيك به جشنواره راه مي‌يابند و فيلم «قارچ سمّي» جايزه مي‌برد؟ آثاري مثل قارچ سمّي به ظاهر قصد دارند، بيان‌گر نوعي نقد اجتماعي باشند، اما به دليل نداشتن موضع سالم و داشتن تناقضات دروني، نگاه نادرست به فيلمي مغشوش و آشفته تبديل مي‌شوند. آثاري مانند تيك، قارچ سمّي و نگين نه تنها بازگوكننده‌ي واقعيت‌هاي اجتماعي نيستند، بلكه با رونويسي از سرمشق‌هاي هاليوودي و ايتاليايي، تقليد از آثار داميانو دامياني فاصله‌ي خود از حقايق اجتماعي ما را باز مي‌نمايانند. در حقيقت بايد گفت اگرچه ممكن است شدت فساد در حوزه‌ي اجتماعي ما بسي شديدتر از آن چه اين فيلم‌ها نشان مي‌دهند باشد، اما آن گونه كه اين فيلم‌ها داستان‌پردازي مي‌كنند، به هيچ وجه ارزش استناد و ارجاع به واقعيت را ندارد.

آخرين آرمان‌گرايان
يكي از مضامين جشنواره‌ي امسال پرداختن به روزگاري است كه گويي در آن حضور چهره‌هاي پاك رزمنده با همه‌ي باورها، ايمان‌ها، شفافيت‌ها و ايثارها در لابه‌لاي چرخ‌هاي زندگي سرشار از پستي، خيانت، قدرت‌پرستي و... به سر آمده است.
فيلم‌هاي مذكور ياد و خاطره‌ي بازماندگان جنگ و يادگاران روزهاي عشق و ايثار را زنده مي‌كردند؛ فيلم‌هاي «قارچ سمّي»، «عيسي مي‌آيد»، «ارتفاع پست»، «سفر به فردا» و «نوروز» در اين رديف مي‌گنجند.
آيا درست است كه با پايان يافتن دفاع مقدس اين ژانر به فراموشي سپرده شود و از توليد شاهكارهاي هنري در اين حوزه چشم بپوشيم؟ آيا همين امروز داستان‌هاي مربوط به جنگ جهاني اول و دوم يا جنگ ويتنام به آثار سينمايي بزرگ و مشهور تبديل نمي‌شوند؟

سينماي رويكردگرا
فرم مستندگونه‌ي سينماي جديد ايران كه در جهان و جشنواره‌هاي خارجي از محبوبيت خاصي برخوردار است، آثار متعددي را در جشنواره‌ي امسال به نمايش درآورد. «داريوش مهرجويي» با فيلم «بماني» از سبك خود دست شست و به اين سبك گرويد. گرچه او از زمان فيلم مشهور خود «درباره‌ي آرتور رمبو» تاكنون چندين بار گرايش كم‌رنگ خود به اين سبك را نشان داد، اما «ايستگاه متروك»، «راه بهشت»، «فرداهاي قشنگ»، «امتحان» و «الفباي افغان»، از جمله‌ي آثار استنادگراي سينماي ما است.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 41  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست