جايگاه و حقوق زن در نگاه متفكران اسلامي
مهريزى مهدى
متفكّران اسلامي، از عصر مشروطيت تاكنون، در برخورد با زَن، ديدگاههاي متفاوتي را ارايه كردهاند. اين نگرشهاي متفاوت، در عرصههاي معرفتشناسي، حضور اجتماعي و حقوق زنان مطرح شده است.
گروه اول كساني هستند كه افكار اروپاييان در خصوص زنان را مورد نقد قرار ميدهند و در مقابل انديشههاي جديد در مورد زن به موضعگيري ميپردازند. اين گروه معتقدند زن بايد در خانه بماند و به تربيت فرزندان خود بپردازد، زيرا كمال زن در همين است؛ اين ديدگاه، در عرصهي معرفتشناسي نگرشي منفي نسبت به زن دارد.
در فقه شافعي در مورد خواندن نماز بر ميّت آمده است: «مرد بايد نماز بخواند، چون كه به خدا نزديكتر است و نمازش بهتر مقبول ميشود». برخي از فقهاي شيعه نيز اين نظريه را از شافعي گرفته و مطرح كردهاند. در برخي از كُتب در مورد تشخيص جنسيّت آمده است، براي اينكه جنسيّت اصليِ وي تشخيص داده شود بايد دندههايش را بشمارند، اگر كمَ بود زن است وگرنه مرد است.
در نگاه گروه سنّتي هدف از بيرون آوردن زن از خانه، فاسد كردن او دانسته شده است. نگرش دوّم نسبت به زن ـ كه در دههي پنجاه شكل ميگيرد ـ، از سوي علامهي طباطبايي و پس از آن شهيد مطهري مطرح ميشود. اين گروه از نظر معرفتشناسانه از هويت زن كاملاً دفاع ميكنند و براي اثبات اين مسأله از آيات قرآن و فلسفه نيز استفاده ميكنند، ايشان معتقدند، زن مانند مرد از استقلال كامل برخوردار است.
گروه دوم در زمينههاي حقوق زن مانند: تعدّد زوجات، ديه و خواستگاري نوآوري نداشتهاند. در اين زمينه، مرحوم مطهّري تلاش كرد كه از نظر كلامي اين مسايل را تبيين كند. اين گروه، در زمينهي معرفتشناسي و جنبههاي اجتماعي زن گامهاي بسيار مفيدي برداشته كه ازجمله ميتوان به كتابي كه آيةاللّه جوادي آملي در خصوص زن (زن در آيينهي جلال و جمال) نگاشتهاند، اشاره كرد.
حضرت امام قدسسره نيز در خصوص تبيين جنبههاي اجتماعي زن، در عرصههاي معرفتشناسي مسايل مهمّي ارايه كردند.
گروه سوم نيز در دههي سوم انقلاب شكوهمند اسلامي شكل گرفت و به بازبيني ديدگاههاي حقوقي در مورد زن پرداخت. اين گروه علاوه بر اينكه در زمينهي مسايل معرفتشناسي و جنبههاي اجتماعيِ زن، با گروه دوم همعقيده بودند، در زمينهي مسايل حقوقي نيز عرصههاي جديدي را مطرح كردند. اين گروه با تأكيد بر اينكه حقوق مدني روابط زن و مرد، با ادبيات مردانه نوشته شده است و حداقل در 20 مورد اين تفاوت در نگرش نسبت به زن و مرد به چشم ميخورد، دربارهي مسايلي مانند ديه، سرپرستي، حضانت و بلوغ دختران مطالب جديدي ارايه كردند.
تمايزهاوتعارضهايديدگاهها
«علامه سيدمحمدحسين حسيني تهراني» يكي از معتقدان رويكرد اول، در كتابي با عنوان «الرّجال قوّامون علي النّساء»، بر محوريت كامل فرد در امور خانوادگي تأكيد ميكند.
همچنين يكي از نمايندگان برجستهي دورهي مشروطيت، در مورد انتخاب شدن زنان براي نمايندگي مجلس ميگويد: «از اول عمر تابهحال از اتّفاقات بسياري كه در ممالك رخ داده بود، بَدَنم به لرزه درنيامده بود، نبايد اسم نِسوان را در شمار منتخبين آورد.» دليل او اين بود كه خداوند قابليت را در زنان قرار نداده است تا حق انتخاب داشته باشند و عقول آنها استعداد آن را ندارد.
كتاب حجاب مرحوم شهيد مطهّري(ره) از سوي گروه اوّل مورد انتقاد قرار گرفته است؛ ازجمله در كتابي متعلّق به اين گروه آمده است: «مطهّري در كتاب مسألهي حجاب چقدر خارج از حساب نوشته است و واي از تعريفي كه از كُتب مطهري به آقاي خميني نسبت داده ميشود».
در كتاب «دين و زن» حضور زنان در مجلس شوراي اسلامي و مراكز تصميمگيري كشور، مورد انتقاد قرار گرفته است و در آن آمده است: «زن مملوك است و مرد مالك او، تفوّق مرد به زن آثار پربركت و عجيبي دارد كه مردم از آن غافلند». نويسندهي كتاب «دين و زن» معتقد است بيرون آمدن زن از منزل حرام نيست، امّا مذموم است. نويسندهي كتاب ميافزايد: «مسايلي كه مطهّري در كتابش مطرح كرده است باعث گستاخي مردم شده است». همچنين او معتقد است، كمال زن در اين است كه بچّه داشته باشد و به آن شير بدهد و هيچگاه نبايد در اتاق فرمان جامعه (مجلس) قرار بگيرد؛ زيرا حضور زنان در مجلس با فلسفه و روح اسلام منافات دارد.
به طور كلي ديدگاه گروه اول، از نابرابري فكري زن و مرد، عدم تساوي حقوق زن و مرد و پردهنشيني زن دفاع ميكند و تفاوت بين زن و مرد را تبعيض نميداند. اين نگرش قبل از دههي چهل آغاز گرديد، در آن زمان با بيرون آمدن زن از خانه و تحصيل وي مخالفت ميشد.
مرحوم علاّمهي طباطبايي، در جلدهاي 2 و 4 الميزان، به بحث دربارهي هويّت زن بر اساس آيات قرآن ميپردازد. وي هويّت زن را داراي استقلال انساني ميداند كه فقط تفاوتهاي اندكي با مرد دارد.
شهيد مطهري(ره) نيز تلاش ميكند، اين مسأله را تبيين كند كه در نصوص، فلسفه و عرفان اسلامي براي زن به عنوان يك جنس تفاوتي بيان نشده است؛ بر همين اساس در قرآن آمده است كه زن و مرد هرچه انجام دهند، نسبت به عملشان جايگاه متفاوتي دارند و برتري با متّقيان است.
از نگاه گروه دوم، ديدگاههاي حقوقي درباره زن مورد بازنگري جديد قرار نگرفته است. اين گروه در دههي پنجاه شكل گرفت و در حال حاضر تفكّر غالب در كشور ميباشد. در رويكرد دوم شهيد مطهري و علاّمهي طباطبايي بيشتر مسايل هويتيِ زن را از ديدگاه قرآن مطرح نمودند. آيتاللّه جوادي آملي نيز به هويت زن در زمينهي عرفان پرداخت. مرحوم علامهي طباطبايي جايگاه حقوقي زن در اسلام را مطرح كردند، شهيد مطهري آن را بسط دادند و آيتاللّه جوادي آملي به آن عمق بخشيدند. هدف اين سه نفر اين بود، در عين اينكه تفاوتهايي نيز براي زن و مرد قايل بودند، استقلال ارادي و انتخاب را در حيات زن تعيين كنند. مرحوم علامهي طباطبايي و شهيد مطهّري، تفاوت ميان زن و مرد را در زمينهي رواني و فيزيكي ميدانستند. آنها تفاوت حقوقي بين زن و مرد را پذيرفته بودند، امّا در اين زمينه هم با ديدگاه اول تفاوتهايي داشتند. مرحوم شهيد مطهري تفاوت زن و مرد را از نظر عقلاني تبيين ميكرد و در مسايلي مانند اِرث، مهريّه، ديه و نماز قضاي پدر اين تفاوت را قبول داشت و سعي ميكرد تحليل منطقي و تبيين كلامي اين مسايل را بيان كند؛ مثل اينكه اگر اجازهي طلاق دستِ زن باشد، موجب فساد ميشود.
گروه دوم با پردهنشيني زن مخالف بودند امّا پوشش زن را براي امنيّت خانواده ضروري ميدانستند. حضرت امام(ره) هم در اين گروه قرار ميگرفتند؛ ايشان حضرت فاطمهي زهرا(س) را به عنوان الگوي زن مسلمان معرفي ميكردند كه در مسايل اجتماعي نيز حضوري جدّي داشت. حضرت امام خميني(ره) در جلد هشتم كتاب تبيان تأكيد ميكند، زن ميتواند با حفظ منزلت خويش تمام پُستهاي اجتماعي را تصاحب كند. بر اساس مباني فكري حضرت امام(ره)، در حال حاضر در زمينههاي عملي براي حضور اجتماعي زن، مثلاً شركت در تظاهرات يا نماز جمعه، فراهم شده است. در مجموع اهتمام به قرآن در حوزههاي معرفتي و معيار قرار دادن قرآن در مورد مسايل زنان، اعتقاد به پالايش احاديث درست از نادرست (احاديثي مانند خلقت زن از باقيماندهي گِلِ مرد است)، تَبيين كلامي احكام و عقايد اسلامي و اعتقاد به تصفيهي فرهنگ غيرديني در مورد نگرش نسبت به زنان، از مهمترين ويژگيهاي گروه دوم است.
رويكرد سوم كه در دههي هفتاد شكل گرفت، بيشتر بر مسايل حُقوقي مربوط به زن تكيه ميكند.
گروه سوم از نظر معرفتشناسي زن و حضور وي در صحنههاي اجتماعي، با گروه دوم اشتراك دارند. امّا معتقدند، احكام اسلامي دربارهي زنان بايد دوباره بازخواني شود، ازجمله اينكه اگر طلاق فقط بر عهدهي مرد باشد، ممكن است مشكلاتي بهوجود آورد.
گروه سوم، بلوغ را براي دختران شروع قاعدگي و براي پسران آغاز دورهي احتلام آنان ميداند. اين گروه، با حفظ اصول اجتهادي، منابع و معيارهاي ديني، با توجه به واقعيتهاي جديد زندگي و اطلاعات روز، به بازخواني احكام اسلامي در خصوص زنان رو آوردهاند.
بر اساس برخي از اين ديدگاهها دلايل محكم شرعي مبني بر اينكه زَن نميتواند قاضي شود در دست نيست. همچنين گروه سوم، معتقد است، نبايد فقط در زمينهي معرفتشناسيِ زن به قرآن استناد كرد، بلكه در زمينههاي حقوقي نيز بايد به قرآن مراجعه كرد. مرحوم شيخ شمسالدين در كتاب «مسايل دشوار در فقه زنان» اثبات ميكند كه زن ميتواند حاكميّتِ اسلامي نيز داشته باشد. به همين دليل قصهي ملكهي سبا در قرآن بيان شده تا نمونهاي از زني كه به مقام حاكميت رسيده است را براي ما ذكر كند. گروه سوّم همچنين معتقد است، ما ميتوانيم با مراجعهي مجدّد به منابع اسلامي و بازخواني مجدد آن به نيازهاي جامعهي اسلامي در زمينهي احكام اسلامي پاسخ دهيم.
پي نوشت
* حجةالاسلام «مهدي مهريزي» پژوهشگر و سردبير فصلنامهي علوم حديث، در يك تحقيق موضوعي در ايران، نگرش متفكران اسلامي نسبت به زن را بررسي و در مؤسسهي توسعهي دانش و پژوهش ايران، تشريح كرد. وي در سخناني با عنوان «زن در نگاه متفكران اسلامي» به تبيين ديدگاههاي متفكران مسلمان ايران، در يكصد سال اخير، در خصوص زنان پرداخت، در اين نوشتار خلاصهاي از اين سخنراني درج گرديده است.