responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 129  صفحه : 5

سكولاريسم بهداشتى
مرادى مجيد

مرورى بر كتاب «اسلام و انسان باورى‌» نوشته هاشم صالح

محمد اركون، براى اصطلاح اروپايى اومانيزم، اصطلاح عربى «الانسنة‌» را انتخاب كرده است، ولى هاشم صالح مترجم و تعليق نويس كتاب اصطلاح «النزعه الانسانيه‌» (انسان‌گرايى) يا الفلسفه الانسانية (فلسفه انسان باور) را ترجيح داده است; با اين حال، اركون اصرار دارد كه اصطلاح انسنة را در برابر اومانيزم قرار دهد، زيرا اين اصطلاح حاكى از ژرف‌نگرى در اجتهادات (تلاش‌هاى) فكرى، براى تعقل وضع بشرى و گشودن آفاق تازه براى هدف و مقصد تلاش‌هاى بشرى جهت توليد تاريخ است. با توجه به اين امر كه تاريخ عرصه چالش مستمر ميان نيروهاى شر و خشونت و نيروهاى صلح، خير و زيبايى و معرفت نجات بخش از گمراهى است.
اركون، معتقد است كه دينى كه به تلاش‌هاى فكرى نوآورانه و فرمان‌براز فراورده‌هاى عقل اهتمام نورزد، ناگزير به ابزارى خطرناك تبديل خواهد شد كه مورد سوء استفاده بازيگران با جان‌ها و سركوب گران آزادى‌هاى اساسى كه هرانسانى براى ارتقا به رتبه انسان‌گرايى بدان نيازمند است، قرار خواهد گرفت.
اركون معتقد است پيش از آنكه اروپا در قرن ششم و از آغاز عصر رنسانس شاهد اومانيزم باشد، اسلام تجربه اومانيزم را در خود داشته است. اما حركتى كه در نتيجه اختلاط فلسفه يونانى با دين اسلام به راه افتاد، ناكام ماند و چندان به درازا نكشيد و در جاى آن حركت كلاسيك (مدرسى) نشست كه از قرن سيزدهم ميلادى به راه افتاد، در حالى كه انسان‌گرايى يا نوزايى‌گرايى اروپايى استمرار يافت و از قرن شانزدهم تاكنون، روندى صعودى داشته است.
اركون در اين كتاب، جنبش‌هاى سياسى اسلامى و حكومت‌هايى را كه اسلام را در خدمت اهداف قدرت‌طلبانه خود درآورده‌اند مورد هجوم قرار مى‌دهد و براين باور است كه اينان ميان تلاش حركتى ايدئولوژيك و نوآورى فكرى، هنرى و ادبى خلط كرده‌اند ; آنچه به آنان يارى رسانده اين امر است كه ميراث اسلامى، آن گونه كه ميراث مسيحى مورد نقد تاريخى قرار گرفته، در معرض نقد قرار نگرفته است و آنچه در مجامع صوفيانه و عرفانى موصوف به صفت اسلامى، در مقررات رسمى يا گفتمان يوميه ايشان، يا در كتاب‌هاى علماى سياست جريان دارد، به روشنى بر فقدان گرايش انسانى دلالت دارد.
از اين رو، اركون مى‌كوشد تا به ابعادى كه اكنون غايب هستند و پيش‌تر شكوفا بوده‌اند، توجه دهد، وى مصرانه به ضرورت احياى موضع فلسفى در انديشه اسلامى معاصر، به ويژه در انديشه عربى معاصر فرامى‌خواند. وى معتقد است كه بدون پرسش فلسفى از آفاق هدفى كه عقل آن را پيشنهاد كرده و از آن دفاع مى‌كند، توجه فراگير، انتقادى، روشنگرانه و آزادانه نسبت‌به سرنوشت انسان ممكن نيست.
اركون بر آن است كه در سپيده دم اسلام، به ويژه در قرن چهارم و در سايه حكومت آل بويه، جريان فكرى انسان‌گرايى حاكم بوده است كه به تكثرگرايى فكرى و گفت‌وگو ايمان داشته است. در اين دوره‌ها، عقلانيت فلسفى كه از پيوند ميان فلسفه يونانى و ميراث عربى - اسلامى برآمده بود، رونق و شكوفايى داشته است. اركون در اين كتاب به مناظرات فكرى و فلسفى‌اى كه ميان متفكران بزرگ مذاهب مختلف، حتى اديان گوناگون و گاه رقيب - كه در علوم مختلف ورزيده بودند - جريان داشته است، اشاره مى‌كند. اما اين مناظرات و گفت‌وگوها از قرن سيزدهم ميلادى - هفتم قمرى - و با رسيدن سلجوقيان به حكومت و قدرت، و در هم پيچيدن تومار فلسفه و انسان‌گرايى و جنبش عقلى به طور يكجا، و تحميل مذهبى واحد به عنوان حقيقت مطلق برهمگان باز ايستاد.
وى چارچوب‌هاى سياسى، اجتماعى و اقتصادى‌اى را كه به شكل‌گيرى فضاى عقلانيت‌گرايى، انسان‌گرايى و تكثرگرايى در جوامع اسلامى انجاميده، شرح مى‌دهد و به اين نكته اشاره مى‌كند كه اين شرايط، روز به روز ضعيف‌تر شده تا به شرايطى انجاميده كه ما اكنون در آن به سر مى‌بريم; در حالى كه اسلام، پيش از اروپا كه در قرن شانزدهم انسان باورى را تجربه كرد، شهد اين جريان بوده است.
اركون در توضيح و شرح‌گرايش و جريان انسان‌باور در قرن چهارم هجرى، به تفصيل كتاب‌هاى «الهوامل و الشوامل‌» ابوحيان توحيدى، و تجارب الامم‌» مسكويه و السعاده و الاسعاد ابوالحسن عامرى را مورد بررسى قرار داده و اين كتاب‌ها را گواه ميزان گستردگى و ارجمندى گرايش انسانى در جامعه زمان آل بويه دانسته است.
در اين جا، اركون برآن است كه اگر با اين سخن كه حاكميت گرايش انسانى در تمامى فرهنگ‌ها، امروزه بيش از هر زمان ديگرى ضرورى است، بايد در جست‌وجوى شرايطى برآييم كه پيدايش و باليدن چنين‌گرايش را در جوامع اسلامى امروز ممكن مى‌كند; جوامعى كه به قول اركون، شاهد بازگشت متوحشانه و رعب‌انگيز عنصر دينى (براى نمونه تجربه طالبان و القاعده) هستند.
وى به ترويج نوعى فلسفه انسانى دموكراتيك فرا مى‌خواند كه از نظر وى مى‌تواند در حد امكان از آسيب‌ها و انواع سركوب‌هايى كه بر روندهاى اصلى، قوى و خلاق انسان جوياى سعادت عارض شده، جلوگيرى كند.
اركون دو هدف عمده را در مجموعه كارهاى خود دنبال مى‌كند; نخست: اهتمام به بعد دينى وجود تاريخى بشر در همه عصرها و در سطح همه تشكيلات و گروه‌هاى اجتماعى. دوم: برقرارى مسافتى انتقادى ميان ما و عقايد راسخ‌تر، ريشه‌دارتر و مقدس‌تر; منظور وى از عقايد، باورهايى است كه عميقا از سوى ذات بشرى در فرهنگ‌هاى مختلف بشرى استنباط شده است.
به تعبير ديگر، اركون در پى سكولاريسمى است كه دين را رد نمى‌كند. اركون روش سكولاريسم غربى را كه دين را از حوزه واقعيت فكرى و فرهنگى كنار مى‌زند و به انزوا مى‌كشاند، مردود مى‌داند. آنچه اركون مى‌خواهد، و بدان فرا مى‌خواند، وضعيتى ميانه، ميان سكولاريسم اروپا و سلطه مطلق دين بر زندگى، انديشه و اجرا است.
وى هم تحميل الحاد را آنگونه كه در كشورهاى كمونيستى جريان داشته رد مى‌كند و هم تحميل دين و شعائر دينى بر جوامع را نادرست مى‌داند.
خلاصه سخن اينكه وى خواهان سكولاريسمى بهداشتى است كه كمترين ميزان وحشى مآبى و تجاوز و بيشترين ميزان احترام به دين و انسان در آن باشد.
اركون مشكل فرهنگ اسلامى را در اين مى‌داند كه اين فرهنگ از قرن سيزدهم ميلادى به اين طرف، پويايى و ابداع كم‌رنگى داشته است و در حوزه‌هاى فراوانى، در قياس به دوره كلاسيك تاريخ تمدن اسلامى، واپس رفته است. اما زبان‌ها و فرهنگ‌هاى اروپايى شاهد روندى كاملا متفاوت بوده است; اين اوضاع وظيفه سنگين بازنگرى انتقادى در ميراث خودى براى درك تحولات جهانى شدن و مدرنيسم را بر فعالان اسلامى نوزايى‌گرا تحميل مى‌كند. اين تحولات خود را بر ما تحميل كرده‌اند، بى‌آنكه ما آماده مشاركت فعالانه و مقتدرانه در آن باشيم.
اركون، كتاب خود را با اين جمله پايان مى‌دهد: انديشه اسلامى در روند طولانى تاريخى خود، داراى مرجعيت‌هاى فكرى درخشان و بزرگى بوده است و نيز دارايى‌ها و امكانات انسانى ضرورى‌اى را كه از همين اكنون به آن مجال مشاركت در جست‌وجوى جهانى فلسفه انسانى تازه‌اى را بدهد، در اختيار دارد; اين فلسفه تازه، فلسفه‌اى مشاركتى است كه از راه ممارست فزاينده، تداخل فرهنگى و ابداعى غنا مى‌يابد.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 129  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست