responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 55  صفحه : 6

گزارشى از عقليد النساء
سلطانى محمدعلى

## مؤلف كلثوم ننه##
كتاب كلثوم ننه يا (عقايد النساء)1 از جمله كتب مشهور و پرآوازه در ادبيات ايران مى باشد كه دست كم شش2 بار تاكنون نشر يافته است. على رغم شهرت كتاب نويسنده آن به طور قطع مشخص نيست. پاره اى از نويسندگان آن را از آثار آقا جمال الدين محمد بن حسين بن محمد خوانسارى مشهور به آقا جمال خوانسارى3 محدث, اصولى, حكيم, متكلم و فقيه مورد اقبال عامّه عصر صفوى مى دانند كه افزون بر فضايل علمى و اقبال مردمى از روحيّه اى شاد, بذله گو و نكته سنج برخوردار بود. شيخ آغا بزرگ درباره اين كتاب مى نويسد:
كلثوم ننه يكى از چهار فقيه خيالى است كه به خاطر جلالت و بزرگى او كتاب به نامش نامگذارى شده است. كتابى شريف و رمانى انتقادى, لطيف و خنده آور مى باشد. در اين كتاب پايه مذاهب چهارگانه و بى پايگى پاره اى از نظريه هاى متداول بين مردم تشريح شده است. و بسيارى از بدعت هايى را كه نابه جا به دين نسبت داده مى شود بيان داشته است. اين كتاب از آن آقا جمال الدين فرزند آقا حسين خوانسارى درگذشته 1125(ق) است و تاكنون چاپ شده است.4
وى در ذيل عنوان (عقايد النساء) از دو كتاب به همين نام ياد مى كند و توضيح ويژه اى ارائه نمى دهد. يكى از اين دو را از آثار ميرزا اشرف, و ديگرى را از آثار آقا حسين خوانسارى مى داند, و وعده طرح آن در ذيل عنوان كلثوم ننه را مى دهد. پيداست كه انتساب آن به آقا حسين خوانسارى در آنچه كه بعداً درباره (كلثوم ننه) آورده است, ناهماهنگ مى باشد. در آغاز چاپ سنگى آن كه به خط نستعليق مى باشد و در سال (1263ق) پس از 138 سال از درگذشت مؤلف چاپ شده است, كتاب به طور قطع به آقا جمال نسبت داده شده است, و با اين عبارت آغاز مى شود: كتاب كلثوم ننه من تأليفات آقا جمال خوانسارى رحمه الله.5 مرحوم ميرزا محمد باقر خوانسارى مؤلف روضات الجنّات از انتساب آن به حاج آقا حسين خوانسارى و به پسرش جمال الدين خوانسارى ياد مى كند و در پايان سخنش انتساب آن را به آقا جمال خوانسارى ـ با توجه به طبع ظريف و لطيف وى ـ تقويت مى كند. وى مى نويسد:
وممّا قد ينسب اليه ام الى ولده الآقا جمال الدين كتاب الهزل الفارسى المعروف به (كلثوم ننه) المكتوب على حذو خلافيات الفقهاء فى جملة من مراسم الأجامرة والنسوان على حسب مافرض استنباطه لأربع من قدماء علمائهن من تراجمة وحى الشيطان ولم يبعد ذلك ايضاً وخصوصاً من لطائف طبع ولده المشهور هذا; يعنى: از چيزهايى كه به آقا حسين خوانسارى يا به پسرش آقا جمال نسبت داده مى شود, كتاب هزل معروف به ننه كلثوم است كه به شيوه اختلافات فقيهان درباره مراسم اوباش و زنان بر پايه استنباط چهار تن از زنان كهنسال از وحى شيطانى نوشته شده است و اين انتساب بعيد نيست; به خصوص از لطيف طبعى مشهور فرزندش آقا جمال خوانسارى.6
دكتر محمد معين درباره كتاب كلثوم ننه مى نويسد:
كتابى است به فارسى در هزل و موضوع آن مقابله اختلافات فقهاست و از جمله از رسوم و آداب اوباش و زنان بحث مى كند. مؤلف فرض كرده است كه اين مراسم و آداب وحى شيطان است. بعيد نيست اين كتاب هزل, كه تأليف آن را به آقا حسين خوانسارى نسبت مى دهند از لطايف طبع پسرش آقا جمال الدين باشد. آقا حسين از دانشمندان علوم دينى و ادبى بود و از جمله شاگردانش مير داماد است.7
به نظر مى رسد نظريه آقاى دكتر محمد معين در تعيين موضوع كتاب كه آن را اختلافات فقهاء دانسته و نيز فرضى را كه به مؤلف نسبت داده است, چندان مقرون به دقت نباشد. موضوع كتاب, اختلافات فقهاء نيست; بلكه روش بحث به روش بحث متداول بين فقيهان است كه معمولاً در هر موضوعى آراى گوناگون را گاه با نقد آرا و زمانى بدون نقد آن مى آورند. از سوى ديگر مؤلف محتواى كتاب را در همه موارد آداب و مراسم وحى شده از شيطان فرض نكرده است و حتى در بعضى از چاپ ها نامى از شيطان برده نشده است; بلكه مجموعه اى از آراى خرافى موجود بين زنان است. همچنين جاى دادن كتاب در حوزه هزليّات شايد چندان مناسب نباشد. مؤلف در مقام هزل گويى نبوده است, بلكه گزارشى از باورهاى موجود بين مردم زمانه خود را تقرير كرده است; گرچه محتواى آن امروزه براى بسيارى از خوانندگان و براى افراد تيزبينى چون آقا جمال خوانسارى در عصر خود هزل بنمايد. به هر روى كتاب بازگوكننده عقايد و باورهاى موجود جامعه آن روز است و با هزل كه به قصد مطايبه و تفرّج خاطر8 نگاشته مى شود, بسيار متفاوت است. به نظر مى رسد در اين باره ديدگاه مرحوم جلال الدين همايى و صادق هدايت به واقع نزديك تر باشد. آقاى همايى مى نويسند:
از جمله مؤلفاتى كه بالنسبة مشتمل بر روح انتقادى است كتاب موش و گربه عبيد زاكانى و كلثوم ننه آقا جمال خوانسارى را بايد شناخت. اولى زهد ريايى و صيد عوام و دومى حرف هاى زنانه و مسلك نسوان را در حقيقت نقد كرده است.9
صادق هدايت هم چنين نظرى دارد:
تنها كتابى كه مى شود گفت راجع به آداب و رسوم عوام نوشته شده همان كتاب معروف كلثوم ننه تأليف آقا جمال خوانسارى است كه به زبان هاى خارجه هم ترجمه شده10 و فارسى آن در دسترس همه مى باشد; اگرچه بعضى از مطالب آن اغراق آميز به نظر مى آيد, زيرا نبايد فراموش كرد كه بيشتر اين عادات و خرافات امروزه منسوخ شده و از بين رفته است و چيزى كه قابل توجه است حتى پيرزن ها هم آن را با نظر تمسخر تلقى مى كنند.
… امروزه در همه ممالك متمدن دسته اى از دانشمندان خرافات همه ملل دنيا را از ممالك متمدن گرفته تا قبايل وحشى آفريقا و استراليا جمع آورى كرده اند و تشكيل صدها كتاب را مى دهد. چنان كه پس از مقايسه و تطبيق آن ها با يكديگر يك رشته علم تازه به وجود آمده كه دانش عوام يا (فلكلر) مى نامند كه در اغلب علوم مخصوصاً روانشناسى و تجزيه روح و تاريخ تمدن و تاريخ مذاهب و غيره طرف توجه علما مى باشد; ولى جاى تعجب است كه تاكنون آداب, رسوم و اعتقادات عوام ايران جداگانه جمع آورى نشده بود, به استثناى مختصرى در كلثوم ننه و آنچه ديده مى شود عبارت از بعضى خرافات است كه مسافران اروپايى دروغ يا راست در كتاب هاى خودشان ضبط كرده اند.11
محتواى كتاب كلثوم ننه يا عقايد النساء با ديدگاه جلال همايى و صادق هدايت همخوانى بيشترى دارد و در واقع نقد غير مستقيم حرف هاى زنانه و مسلك بانوان و به طور مستقيم گردآورى و پژوهش در دانش عوام يا همان (فلكلر) مى باشد. ارزش و اهميت كتاب هم از اين زاويه است, نه هزل يا مطايبه اى كه به نظر دكتر معين رسيده بود.
گويا دكتر معين نظريه خود را درباره كتاب كلثوم ننه بطور ناقص از گفتار مرحوم ميرزا محمد باقر خوانسارى صاحب روضات الجنات گرفته است.
و همان اشتباهات موجود در گزارش روضات الجنّات را آقاى دكتر معين نيز تكرار كردند با اين تفاوت كه در روضات الجنات تأكيد شده است كتاب بر روش خلافيات فقيهان نوشته شده است و اين سخن كاملاً درست است. لكن مؤلف روضات الجنات سه نكته را صحيح گزارش نكرده است نخست آن كه فقيهان كتاب كلثوم ننه پنج نفر هستند و نه چهار نفر و همين اشتباه به ديگر نوشته ها نيز راه يافته است و دو ديگر آن كه فرض تفسير وحى شيطان را مؤلف كتاب كلثوم ننه در همه موارد يادآور نشده است و سه ديگر آن كه كتاب درباره خلافيّات زنان خرافى مى باشد و ربطى به باورهاى اوباش و اجامره ندارد و اين اشتباه گويا از همين منبع به فرهنگ معين راه يافته است.
آقاى على اكبر دهخدا كتاب ننه كلثوم را ضمن آن كه در نقد خرافات مى شمارد, آن را فكاهى نيز مى داند و مى نويسد:
كلثوم ننه در كتابى به همين نام تأليف آقا باقر خوانسارى كه فكاهى و در نقد خرافات است. كلثوم ننه با بى بى شاه زينب و دده بزم آرا و باجى ياسمن مَثَل اعلاى معتقدان به اوهام و خرافات زنانه اند.12
كلام دهخدا درباره مؤلف كتاب به حتم سهوالقلم مى باشد; چنان كه يادكرد از چهار نفر به عنوان مثل اعلاى معتقدان به اوهام و خرافات زنانه در كتاب كلثوم ننه درست نيست و فرد پنجم كه (خاله جان آغا) باشد از قلم افتاده است.
تا زمانى كه از انتساب كتاب به غير از آقا جمال خوانسارى, سخنى در گزارش هاى مورخان نيست, نمى توان انتساب قطعى آن را به آقا جمال مردود دانست; به ويژه آنكه براى ترديدهاى نقل شده در خصوص اين انتساب توجيه هاى اخلاقى مى توان تصور كرد. زيرا محتواى كتاب به گونه اى است كه نگارش آن از ديد مورخان و شرح حال نويسان براى فقيهانى چون آقا جمال الدين خوانسارى دون شأن است; امّا نوع نگارش كتاب و به ويژه اصطلاحات به كار گرفته در آن, حكايت از آن دارد كه نويسنده بر اصطلاحات رايج بين كتب فقها تسلط كامل داشته است. اگر اين احتمال را درست بدانيم تصور (دون شأن) تا حدودى مرتفع مى شود. در اين صورت در برابر اشتهار انتساب كتاب به آقا جمال خوانسارى بايد دليل هاى قوى و مستندى وجود داشته باشد كه چنين انتسابى را نفى كند. اگر بر اين توضيح چند نكته ديگر افزوده شود, احتمال نگارش كتاب توسط آقا جمال خوانسارى تقويت خواهد گشت: نخست آن كه آقا جمال فقيهى مردمى و بسيار پر رفت و آمد با توده مردم بود. از آرا و عقايد جارى ميان مردم اطلاع داشت و نسبت به وجود خرافه و عادت هاى بى پايه در بين مردم آگاه بود. در اين معاشرت ها خود را در چهارچوب تشريفات و تعارفات متداول اسير نمى كرد و با خواص و عوام به ظرافت گويى و مزاح مى پرداخت. صاحب روضات الجنات مى نويسد:
ويروى من لطائف طبعه المقدّس ايضاً شىء كثير بالنسبة الى الخواص والعوام بحيث لايتحمّلها امثال هذه العجالة فليراجع المحاوله ايّاها الى كتب التواريخ الفارسيّه التى كتبت فى ذلك الزمان; يعنى: از لطائف پاك وى چيزهاى فراوانى نسبت به خواص و عوام نقل مى شود كه در اين فرصت جاى نقل آنها نيست و علاقه مندان مى توانند به كتاب هاى تاريخى به زبان فارسى كه در آن روزگار نگاشته شده مراجعه كنند.13
دو ديگر آنكه آقا جمال خوانسارى در روزگارى مى زيست كه خرافه و خرافه گرايى گسترش فراوان داشت.14 پادشاه وقت ـ همچون پدرش شاه سليمان ـ تا روز تاجگذارى در حرمسرا و در بين زنان بود, نه در جمع سياستمداران و گردانندگان كشور. تربيت زنانه پادشاه و سلطه فراوان حرمسرا در امور كشوردارى, زمينه گسترش عقايد بانوان را مساعد كرده بود.15 نگارش كتابى كه بيانگر عقايد خرافى رايج بانوان باشد, نه تنها از شأن يك فقيه آگاه نمى كاهد كه بيانگر تيزهوشى و مبارزه وى عليه خرافه و در نهايت سياست فرهنگى وقت از طريق استهزاى آن است. نگاهى به كتاب كلثوم ننه
كتاب كلثوم ننه يا عقايد النساء از جمله كتاب هاى ارزشمند و قابل توجه است و قطع نظر از صحت و عدم صحت انتساب آن به آقا جمال خوانسارى از نظر مطالعات جامعه شناختى تاريخى حائز اهميت فراوان مى باشد, و براى پژوهش درباره جامعه بسته زنان عصر صفوى منبع مفيدى است. ارزش هاى مورد تأكيد آنان, دغدغه ها و نگرانى هاى خانوادگى, دلواپسى ها و مشغله هاى ذهنى آنان, برداشت هاى دينى, تلقى آنان از طبقات جامعه و ده ها موضوع قابل مطالعه را مى توان در كتاب كلثوم ننه جست.
در آغاز بحث مؤلف تأكيد مى كند كه ملاك اعتبار و ارزش از ديد بانوان عصر خود, كهنسالى و خرفتى افراد است و جوان ترها بايد آداب زندگى خود را از آنان بياموزند:
بدان كه هر زنى كه سنى داشته باشد و پيرى و خرافت او را دريافته باشد, ديگران به افعال او وثوق تمام دارند و هر زنى كه خلاف فرموده ايشان كند آثم و گنهكار مى باشد.16
بلاى اعتماد بدون چون و چرا به گفتار كهنسالان و منع اخلاقى انديشيدن از چند و چون در گفتار آنان هنوز هم در جامعه وجود دارد و حتى اختصاص به جامعه بانوان ندارد. در هم آميختگى دو مقوله حرمت گذارى به پيران و كهنسالان و قبول آرا و افكار آنان همواره موجب پيش گيرى از رشد انديشه بوده است. على رغم آنكه در دوران پيرى و فرتوتى قدرت تفكر و خلاقيّت انديشه انسانى رو به افول مى گذارد, در جوامع شرقى ديدگاه اين قبيل افراد سنديّت پيدا مى كند و تفكر و انديشه جوان ترها و حتى كامل مردها در برابر آن محكوم به بطلان و بى اعتبارى مى شود.
در ديدگاه دينى حرمت گذارى كهنسالان يك نگرش اخلاقى ـ عاطفى است و هرگز به مفهوم اعتبار بخشى به آراى آنان در برابر نوانديشى جوانان نيست. توجه پيامبر اكرم به جوان ترها و سياست عملى وى در سپردن مديريت ها به جوانان و اعتنا به آراى آنان به گونه اى مبارزه با سيستم شيخوخيّت جاهلى عربستان بود. سياستى كه پيش از جا افتادن, در سقيفه بنى ساعده در برابر سيستم جاهل شيخوخيت شكست خورد. كلثوم ننه و دغدغه هاى زنان
الف) دلواپسى از شوهران
كتاب كلثوم ننه دغدغه و دلواپسى هميشگى زنان و بى اعتمادى آنان به شوهرانشان را در بخش وجوب ترك غسل چنين بيان مى كند:
اما غسل هرگاه زنى جاريه در خانه داشته باشد و كسى از خويشان زن هم حاضر نباشد كه از شوهر او مخبر باشد و زن شوهر را امين نداند كه مبادا به حمام رود و شوهرش با جاريه مقاربت نمايد در اين صورت ترك غسل كند تا مانع رفع شود.17
فقدان روابط سالم خانوادگى و وجود اختلاف بين زن و شوهر در جامعه آن روز مسأله اى جدى بود. گزارش مورخان از شيوع روابط جنسى خارج از سيستم زناشويى در عصر صفوى به خوبى دليل بى اعتمادى و دغدغه زنان شوهردار را بيان مى كند.18 ايجاد قوانين جزايى سخت, جستجو براى يافتن محمل شرعى براى حليّت درآمدهاى نامشروع از روابط جنسى و غيره,19 صدور اعلانيه هاى شداد و غلاظ و ده ها شاهد و سند ديگر كه همه بيان گر فساد گسترده و روابط نامشروع خارج از برنامه زناشويى است, مى تواند ترس و واهمه زنان شوهردار را توجيه كند و زمينه لازم براى پيدايش باورهاى خرافى و اعتقادات دينى ساختگى ـ از قبيل آنچه كه از كتاب كلثوم ننه آورده شد ـ را به وجود آورد.
گزارش هاى كتاب كلثوم ننه در خصوص روابط خانوادگى بيان گر نوعى سخت گيرى از سوى مردان نسبت به زنان است. گسترش باورهايى از قبيل سقوط غسل در مواردى كه مرد اجرت حمام زن را نپردازد و يا براى وى (فوطه) نو نخريده باشد, مى تواند نمايى از سخت گيرى هاى اقتصادى مردان نسبت به زنان باشد و سقوط وجوب نماز در زمانى كه زن در حمام فرصتى براى شكايت از شوهر خويش نزد خويشان خود پيدا كند مى تواند گوياى سخت گيرى آنان در محيط خانه و تحديد بسيار در روابط زن با خويشان اش باشد. شايد محيط ناسالم آن روز و به ويژه وفور مى گساران هرزه گرد و روسپيان ماليات ده, مردان خانواده دار را به حدّى دلواپس ناامنى مى كرد كه كنترل بيش از حد و تحديد زياد آنان را راهى براى سالم ماندن خانواده خود تلقى مى كردند. تلاش حاكمان صفويه براى ارائه چهره مذهبى از خود از طريق فرامين ويژه براى رفت و آمد زنان, از قبيل مخالفت از خروج بدون اذن شوهر, ممنوع بودن مشاركت زنان در نمايش هاى ميدانى, به اين بدبينى ها دامن مى زند. ب) دغدغه ازدواج
از جمله دغدغه هاى زنان و دختران در عصر كلثوم ننه, موضوع ازدواج و به بخت رفتن آنان است. اين دغدغه در بسيارى از باورهاى كلثوم ننه خود را نشان مى دهد: از قبيل روزه مرتضى على, رفتن به بالاى مناره برنجى و شكستن گردو, ابريشم سبز به سوزن كردن و در لباس عروس دوختن و ده ها اعمال و رفتار ديگر.
اعمال ويژه مناره برنجى را كه مؤلف كتاب كلثوم ننه به عنوان يكى از باورهاى زنان آن روز اصفهان براى يافتن شوهر نقل كرده است, شاردن سياح فرانسوى نيز در سفرنامه خود با تفصيل كامل آورده است. همگونى اين دو گزارش افزون بر آن كه نگارش كتاب كلثوم ننه را در عصر صفوى تأييد مى كند, تسلط مؤلف آن به عقايد جارى بين زنان را نيز مى رساند. شاردن درباره اين مناره و چگونگى توسل زنان عصر صفوى را چنين گزارش كرده است:
(مناره اين مسجد [مسجد محله سيد احمديان] مناره ته برنجى نام دارد زيرا پايين آن را از صفحات برنجى پوشانده اند. زنان تازه شوى كرده و زنان سترون به اين مسجد اعتقاد زياد دارند و در اين جا مراسمى كاملاً خرافى و موهوم و خنده آور به جا مى آورند. بدين سان كه بستگان زن عقيم پس از اين كه چادرش را بر سرش افكندند افسار اسبى را به سرش مى بندند و به مسجد مى آورند در دستس زن يك جاروى نو و يك ظرف سفالين نو پر از گردوست زن را بدين صورت بر فراز مناره ته برنجى مى برند او به هنگام بالا رفتن بايد روى هر پله يك گردو بشكند مغزش را در ظرف سفالين و پوستش را روى همان پله بريزد و در وقت پايين آمدن از فراز مناره يكايك پله ها را جارو كند و پس از اين كه فرود آمد جارو و ظرف را به محراب مسجد مى برد. مغز گردوها را با كشمش مخلوط مى كند و در گوشه چادر خويش جا مى دهد و به سوى خانه روان مى شود در راه به مردانى كه مى رسد و از آنها خوشش مى آيد از آن گردو و كشمش تعارف و خواهش مى كند كه آن را بخورد زنان سترون بر اين باورند كه اجراى اين مراسم… شفابخش نازايى است).20 رواج مذهب روبنايى
پادشاهان صفوى براى جلب نظر مردم و استحكام پايه هاى حكومت خود تلاش مى كردند ظواهر شرع را گسترش دهند. گرچه اين تلاش ها در خيلى موارد با عملكرد فردى آنان هماهنگى نداشت, اما به مرور فرهنگى را پديد آورد كه مى توان از آن به نفاق دينى تعبير كرد. بى بند و بارى هاى به دور از چشم ناظران اجراى احكام شرعى, گسترش حِيَل و كلاه هاى شرعى, رفتارهايى از اين دست را بسيارى از مورخان صفوى گزارش كرده اند. كتاب كلثوم ننه بازتاب اين جوّ فكرى را در رفتار و عقايد زنان عصر صفوى به خوبى نشان مى دهد. وى در خصوص محرم و نامحرم ها مى نويسد:
بدان كه كسانى كه نامحرمند منديل به سرند هرچند طفل باشد و كلثوم ننه گفته كه اگر منديل به سر سواره باشد حرمتش بيشتر است و از اين بدتر طالب العلمانند [طالبان علم] هرچند كلاه به سر باشند كه گريختن از ايشان واجب است و دده بزم آرا گفته كه هر طالب علمى كه فضلش بيشتر و خدا بهتر شناسد حرمتش بيشتر است. امّا آنانى كه محرمند نقاره چى و سبزى فروش و بلبلى فروش و لبلبوفروش و عدس فروش و زردك فروش و يهودى كه در خانها كلاه كهنه و قبا كهنه مى گويد [دوره گرد يهودى كه لباس كهنه مى خرد] و كلوبند فروش و عمله و كلاه به سر هر كه باشد بغير طالب علم كه گريختن از ايشان واجب است و دده بزم آرا و باجى ياسمن را اعتقاد آن است كه [اگر از] يهودى مذكوره در وقت زربفت فروختن گريزند فعل حرامى كرده خواهند بود و دده بزم آرا گفته از آن كه بزازى مى كند بگريزند مكروه است و اين قول نزد علما خالى از ضعف نيست و كلثوم ننه گفته كه از كهنه چى نيز نبايد گريخت و بعضى از علما كاهوفروش و دلاله و سنگ فروش [منظور سنگ پا فروش] را داخل كرده اند و نزد فقير صحيح نيست.
از اين گزارش به خوبى پيداست كه مردم دو نوع زندگى كاملاً متفاوتى داشتند: زندگى عادى و روزمره كه در آن اختلاط با توده مردم حرام تلقّى نمى شد. در اين زندگى ظواهر شرع رعايت نمى گشت و مردم بسيار خودمانى بودند. نوع ديگر زندگى بود كه افراد جامعه با متوليان دين داشتند; در اين زندگى دستورات شرعى لازم الاجرا بود و كسى از انجام آن سر باز نمى زد.
شرايطى از اين دست گرچه ممكن است در آغاز دوزيستى مبتنى بر ترس و يا رودربايستى باشد, ولى پس از گذر زمان تبديل به نوعى باور مى گردد و اگر در بين طبقاتى بسته از قبيل زنان عصر صفوى اتفاق افتاده باشد, شكل باورهاى دينى پيدا مى كند. گزارش مؤلف كتاب ننه كلثوم به طور كامل بيانگر وجود چنان شرايط زندگى در عصر صفوى است. خرافه گويى
در كتاب كلثوم ننه گزارش بسيارى از خرافات و باورهاى عوامانه آمده است. زنان عصر صفوى در بسيارى از اعمال و رفتارهاى روزانه خود تحت تأثير خرافه و باورهاى خرافى بودند. اعتقاد به وجود آل و تأثير آن در زندگى زائو و چگونگى دفع آن, تأثير تعويذات و چگونگى پيش گيرى از چشم زخم, زمان ورود و خروج مهمان, آداب دعا كردن, مفاهيم و معانى موجود در هدايا و ده ها مورد ديگر از جمله باورهاى خرافى عصر صفوى است كه كتاب كلثوم ننه آن را گزارش كرده است.
مطالعه و بررسى كتاب كلثوم ننه و تطبيق آن با گزارش ها و اسناد تاريخى آن عصر, جهت شناسايى زندگى توده مردم براى پژوهشگران بسيار مغتنم است و بايد اين كتاب كه سال هاى سال به خاطر موضوع آن از سوى محققان مورد بى مهرى قرار گرفته است, بار ديگر مورد توجه قرار گيرد و تحقيق شايسته بر روى آن انجام گيرد.پي نوشت ها: 1. از اين كتاب چندين نسخه خطى در كتابخانه هاى جهان وجود دارد: يك) نسخه اى از آن در كتابخانه گنج دانش پاكستان وجود دارد كه مشخصات آن به شرح زير است. خط نستعليق خوش, عبدالله, كه حسب فرمان شاهزاده نصرالله خان در تاريخ يكشنبه 17 ذيقعده 1307(هـ.ق) نوشته شده است. شانزده باب و يك خاتمه دارد, 41 صفحه و عنوان و نشان شنگرف. آقاى احمد منزوى در جلد دوم نسخه هاى خطى كتابخانه گنج دانش, ذيل نسخه شماره 1236, اين نسخه را داراى يك مقدمه و نوزده باب و يك خاتمه معرفى مى كند; ولى در هنگام يادكرد از عناوين باب ها تنها از شانزده باب و يك خاتمه ياد مى كند و باب هاى شش, هفده و هيجده را نمى آورد. دو) نسخه اى ديگر از آن در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران است (فهرست كتابخانه مركزى دانشگاه تهران 12/2804, شماره 3825). مشخصات نسخه به شرح زير است: شكسته نستعليق, سده12, عنوان شنگرف, جدول زر و لاجورد. 13س 8ھ14, 19 برگ 84ھ12, كاغذ فرنگى, جلد مقوا. آقاى منزوى در معرفى اين نسخه همان عبارت هاى نسخه كتابخانه گنج دانش را مى آورد; با اين تفاوت كه در اين نسخه نام همه باب هاى نوزده گانه و خاتمه آن را مى آورد. باب ششم كه در معرفى نسخه گنج دانش افتاده بود, در اين نسخه با عنوان (در بيان زاييدن زائو) آمده است و باب هفدهم درباره (اوقات صيغه خواندن خواهرخواندگى) و باب هجدهم (در خواهرخواندگى بى ديدن يكديگر) مى باشد. آقاى منزوى در پايان معرفى اين نسخه مى افزايد كه در چاپ سنگى تهران در مطبعه علمى, شانزده باب و يك مقدمه است. آغاز نسخه دانشگاه تهران افتادگى دارد و چنين شروع مى شود: … باشند يا شوهر را امين نداند كه مبادا چون زن به حمام [برود]… سه) نسخه كتابخانه سپهسالار كه تحت شماره 2913 به شرح زير معرفى شده است (فهرست كتابخانه سپهسالار 5/442): ش13 دفتر, 270 صفحه كه همان يك صفحه آغاز كتاب است, و پس از آن تا 82 صفحه سفيد مى باشد. سپس رساله اين است در (لطايف درباره زنان) به زبان عربى. 2. خانبابا مشار در فهرست كتاب هاى چاپى فارسى (4/4100) سه چاپ آن را به شرح زير معرفى كرده است: چاپ سنگى, خشتى 32 صفحه; چاپ اصفهان 1352هـ.ق, سنگى, جيبى, 31ص; چاپ ايران, 1310, سنگى, جيبى, 31ص. افزون بر اين سه چاپ, يك چاپ سنگى در تاريخ 1263 در 38 صفحه انجام گرفته است. چاپ سنگى ديگرى در مشهد از آن به عمل آمده است. چاپ حروفى با طرح هايى از بيژن اسدى پور از سوى انتشارات مرواريد در سال 1356 در تهران نشر يافته است كه متن آن با نسخه هاى ديگر اختلاف فاحش دارد و چاپى مصحّح توسط محمود كتيرايى در سال 1349 نشر يافت. 3. شرح حال آقا جمال را مى توانيد در منبع زير بخوانيد: دايرةالمعارف بزرگ اسلامى, جلد سوم, ذيل آقا جمال خوانسارى. 4. الذريعة الى تصانيف الشيعه, ج18, ص112. 5. همان, ج15, ص286. 6. روضات الجنات, ج2, ص375, ميرزا محمد باقر خوانسارى, قم, مكتبة اسماعيليان, چاپ اوّل. 7. فرهنگ معين, بخش اعلام. 8. راحة الصدور, ص63, راوندى, به كوشش محمد لاهورى. (و آخر ختم برمَضاحكى چند و هزليات كنم تا متصفحان اين كتاب بدان تفرجى كنند). 9. تاريخ ادبيات ايران, ص35, جلال الدين همايى, انتشارات كتابفروشى فروغى, چاپ سوم. 10. ترجمه كتاب عقايد النساء يا كلثوم ننه به انگليسى در سال 1832 ميلادى در لندن توسط ج. اتكينسن J. Atkinson نشر يافت و در سال 1881 در پاريس به زبان فرانسه به همت J. Thonnelier ترجمه و چاپ شده و ترجمه تركى آن در تبريز توسط زينب پاشا نشر شد. 11. نيرنگستان, مقدمه ص26, چاپ اميركبير, چاپ سوم, 1342, صادق هدايت. 12. لغت نامه دهخدا, ذيل كلثوم ننه. 13. روضات الجنات, ج2, ص375. 14. درباره گسترش خرافه ر روزگار صفويه مى توان به مرجع زير نگاه كرد: سفرنامه شاردن جلد چهارم. 15. عباس اقبال آشتيانى در كتاب تاريخ مفصل ايران, ص699, درباره شاه سليمان [صفى ميرزا] و تربيت زنانه وى مى نويسد: (صفى ميرزا كه عمر خود را در حرمسرا با زنان و خواجه سرايان گذرانده و بدون تربيت و تحصيل به اخلاق زنانه بار آمده بود, يكى از بدترين سلاطين صفوى است; چه هم بسيار ضعيف النفس و عياش بود و هم مصاحبت با زنان و خواجه سرايان و استشاره ايشان را بر اداره امور ملكى و شنيدن رجال كارآگاه ترجيح مى نهاد). محمد هاشم آصف در كتاب رستم التواريخ ص106 به بعد, گزارش مفصلى از خوى زنانه و شيوه رفتار ابلهانه اين پادشاه نقل مى كند كه مايه شرمسارى است. در جايى مى نويسد: در هر سالى سه روز قدغن مى شد حسب الأمر والايش, كه از همه خانه هاى شهرهاى اصفاهان مرد بيرون نيايد و نازنينان طناز و زنان ماهروى پرناز و دختران گل رخسار سر و بالاى سنبر و لعبتان سيم اندام, بلورين غبغب, كرشمه سنج, عشوه گر, با كمال آراستگى در بازارها بر سر دكان ها و بساط شوهران بيايند و بنشينند خصوصاً در قيصريه و كاروانسراها و در حجره هاى تجار, زنان و دختران ايشان, با زينت و آرايش بسيار بنشينند و آن سلطان جمشيد نشان با پانصد نفر زنان و دختران ماه طلعت پرى سيماى خود و چهار هزار و پانصد نفر كنيزك و خدمتكار ماهروى مشگين مو, دلربا و صد نفر خواجه سفيد و صد نفر خواجه سياه محرمان حريم پادشاهى به تماشاى تفرج بازارها و كاروانسراها و قيصريه با تبختر و جاه و جلال تشريف مى آوردند و به قدر دو كرور بلكه بيشتر معامله مى نمودند). 16. عقايد النساء, مقدمه. با توجه به در دسترس نبودن چاپ خاصى از كتاب و كوتاه بودن باب ها آدرس نقل قول ها را براساس ؟ بندى كتاب ذكر خواهيم كرد. 17. همان, در بيان وضو و غسل و تيمم. 18. شاردن در سفرنامه خود (جلد اول, ص429 و جلد چهارم, ص1472, ترجمه اقبال يغمايى, انتشارات طوس) از وجود چهارده هزار روسپى ثبت نام [احتمالاً زنان صيغه اى] شده را در اصفهان خبر مى دهد كه به پادشاه وقت ماليات مى پرداختند. 19.شاه عباس صفوى براى حليّت ماليات هاى به دست آمده از محل هاى بدنام و انواع اعمال خلاف شرع كه از آن ها ماليات هاى هنگفتى به دست مى آورد راهى شرعى تراشيده بود. وى دستور داده بود اين پول ها صرف خريد روغن چراغ و نظاير آن شود, تا از طريق سوختن حلال گردد و منفعت محلله داشته باشد. سفرنامه سانسون, ص136. 20. سفرنامه شاردن, ج4, ص1486; به نقل از كيهان انديشه, شماره 82, مقاله امر به معروف و نهى از منكر در دوره صفوى.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 55  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست