responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 47  صفحه : 9

نسخه اى نادر از الحدائق البديعية فى الانواع الادبيّة
فاطمى سيد حسن


بديع از جمله علومى است كه در چند قرن اخير به فراموشى گراييده و تنها در مراكز آموزشى به تدريس بخشى از اين علم اكتفا مى شود و شاعران و نويسندگان نيز در عمل تنها معدودى از صنايع بديع را به كار مى برند. حال آن كه در آثار گذشتگان انواع صناعات بديعى به كار مى رفته و عنايتى ويژه به بهره گيرى از آنها بوده است.
در قرن هاى اخير رفته رفته چنين فكرى رواج يافت كه به كار بستن بسيارى از صنعت هاى علم بديع لغو است و گاه سبب مشكل بودن درك عبارت مى گردد. امّا بايد توجه داشت كه اين صنعت ها در كجا به كار مى روند; براى مثال اگر متنى درسى يا تحقيقى علمى بى الف يا بى نقطه نگاشته شود, نه تنها نويسنده, عمر خود را ضايع ساخته, كه با اهداف آموزشى و تحقيقاتى نيز مغايرت دارد; زيرا علاوه بر دشوارى فهم معنى, مزيّتى بر متن هاى معمولى نيز نخواهد داشت.
با توجه به جاذبه اين گونه متن ها, كاربرد اين فنون در تدوين آثارى در مدح معصومين(ع) و يا تشويق براى حضور در عرصه هاى گوناگون حيات و مبارزه, از مصاديق لغو نخواهند بود.
مقامات حريرى نمونه اى است كه جاذبه فنون علم بديع را نشان مى دهد. چراكه مقامات حريرى از متون كهنى است كه با استفاده از انواع بديعى تدوين يافته و شايد نتوان كتابخانه بزرگى را در جهان يافت كه يك يا چند نسخه خطى مقامات حريرى در آن وجود نداشته باشد.
روشن ترين دليل بر لغو نبودن صنايع بديعى, كاربرد اين صنعت ها در قرآن كريم و استفاده حضرت اميرالمؤمنين(ع) از اين فنون است. نهج البلاغه كه همواره سرمشق سخنوران بوده و شيوه رسايى و گيرايى سخن را به آنان آموخته است, سرشار از اين آرايه هاى لفظى و معنوى است.
از جمله آثار برجسته اى كه در زمينه علم بديع نگاشته شده و هنوز به چاپ نرسيده, (الحدائق البديعية فى الانواع الادبيّة) است و با كثرت معلوماتى كه در اين كتاب عرضه شده, هنوز در فهرست ها معرفى نشده است و تنها ضمن شرح حال مختصر با تجليل هاى قابل توجهى كه از نويسنده ثبت شده, نامى نيز از اين كتاب برده شده است.
نگارنده جهت دست يابى به اين كتاب, فهرست نسخه هاى خطى بسيارى از كتابخانه ها را بررسى كرده امّا چنين كتابى يافت نشد و گويا تنها نسخه اى خطى از اين كتاب در كتابخانه آيت الله العظمى گلپايگانى به ثبت رسيده است.
نگارنده پس از مطالعه (الحدائق البديعية), آن را بسيار قابل توجّه و بايسته معرفى يافت. با اين اميد كه توسط اهل فن, خصوصاً آنان كه با واژه هاى نامأنوس عربى انس دارند, تصحيح شود و به چاپ رسد. اگرچه اين نسخه تنها جلد اول است امّا چنانچه ضمن معرفى آن روشن خواهد شد, اين جلد ارتباطى با جلد يا جلدهاى ديگر ندارد و به تنهايى مى تواند كتابى سودمند و درخور اعتنا باشد.

1
مشخصات نسخه:
نام كتاب: الحدائق البديعية فى الانواع الادبية
نويسنده: يوسف بديعى دمشقى (م1073ق.)
زبان: عربى
صفحات: 261برگ, 522 صفحه.
تاريخ تحرير: 12 جمادى الاول سال 1210ق.
اندازه: 16ھ22 سانتيمتر
شماره كتاب: 63/33
خط: زيبا و خوانا. اگرچه بسيارى از صفحات را نم فراگرفته, ولى عبارات همچنان خواناست.
آغاز:
بسم الله الرحمن الرحيم وبه نستعين. ان احسن مايبتدى به معانى المعانى حمد من خص بديع التبيان بالنوع الانساني… اما بعد فيقول المفتقر الى ربه المنّان يوسف المشتهر بالبديعى بين الاخوان.
انجام:
يا صفوة الدنيا على اكدارها
يا واحد الدنيا على الاطلاق
نجز الجزو الاول من كتاب الحدائق البديعية فى الانواع الادبية على التمام والكمال بثانى عشر جمادى الاول من السنة العاشرة بعد المأتين والالف وصلّى الله على محمد وآله الطاهرين وسلّم تسليماً كثيراً.
2

يوسف بديعى دمشقى, در نظم و نثر, دستى توانا داشت به گونه اى كه بعضى اهل ادب, وى را با بديع الزمان همدانى برابر و گروهى او را مقدم داشته اند. محمد امين محبّى (وفات: 1111ق) در تجليل از او مى گويد: (اگر بديع الزمان او را درك مى كرد, با شنيدن نظم و نثر يوسف بديعى, نگارش را ترك مى گفت.)
بديعى در دمشق به دنيا آمد, ولى در كودكى از دمشق خارج شد و در حلب سكنا گزيد و آنجا شهرت يافت و به سال 1073ق. در تركيه درگذشت.
محمد امين محبى در نفحة الريحانة1 نمونه هايى از سروده هاى او را ذكر كرده است.
آثار ديگر نويسنده ـ كه بعضى به چاپ رسيده ـ عبارت است از:
الصبح المنبى فى حيثية المتنبى, هبة الانام (يا هبة الايام) فيما يتعلق بابى تمام, اوج التحرى فى حيثية ابى العلاء المعرى, ذكرى حبيب, هدايا الكرام فى تنزيه آباء النبى عليه السلام.
در ميان آثار او, نام (حدائق الادب) و (الحدائق فى الادب) نيز به چشم مى خورد كه ممكن است مراد همين كتاب مورد معرفى باشد.2
3

(الحدائق البديعية) از 56 حديقه سامان يافته و در هر حديقه يك يا چند صنعت از صنايع علم بديع توضيح داده شده و براى هر كدام چندين مثال ذكر گرديده است. در واقع (الحدائق البديعية) فرهنگ اصطلاحات علم بديع به شمار مى رود و تفاوت آن با فرهنگ هاى ديگر, مثال هاى فراوان آن است كه بر معلومات گسترده مؤلف دلالت دارد. نويسنده در بسيارى موارد تنها به بخش كوتاهى از متن ادبى بسنده نكرده و تمام آن را آورده است; براى مثال, در حديقه 27 پس از توضيح صناعت حذف (به كار نبردن يك يا چند حرف در عبارت), يازده متن معرفى شده كه صناعت حذف در آنها به كار رفته است و برخى از آنها كامل است. با توجه به فراوانى اين نمونه ها, اين كتاب مى تواند منبع ادبى قابل توجهى در اين زمينه به حساب آيد. چه بسا در اين اثر, قطعه هاى ادبى درخور توجهى بتوان ديد كه در جاهاى ديگر يافت نشود و گاه از اديبان و آثار برجسته اى نام برده شده كه در تراجم و فهرست ها نامى از آنها به ميان نيامده است.
ويژگى برجسته ديگر اين اثر, نمونه هاى فراوان از قرآن كريم است كه خواننده به كمك آن مى تواند با انواع بديعى به كار رفته در قرآن آشنا گردد.
4

در اين اثر اصطلاحاتى ادبى توضيح داده شده كه به مرور به فراموشى گراييده است و حتى در فرهنگ هايى كه اصطلاحات ادبى در آنها گرد آمده, به چشم نمى خورد. در اين جا به چند نمونه اشاره مى شود:
الف. حاوى: متنى است كه تمام حروف الفبا در آن به كار رفته است; مانند اين بيت:
ولقد شجتنى طفلة برزت ضحيً
كالشمس خثماء العظام بذى الغضا
ب. منفتح: عبارتى است كه هنگام خواندن, لبها به هم نمى خورد. مانند اين بيت:
ها انا ذاعارى الجلد
اسهرنى الذى رقد
ج. منطبق: كلامى سامان يافته از كلماتى كه دست كم يك حرف در آنها با لب تلفظ مى شود. مثال:
آب همى و آب بى احبابى
همهم ما بهم و همى مابى
5

مناسب است به تعدادى از انبوه شاهكارهاى ادبى كه در اين اثر ذكرى از آن به ميان آمده, اشاره كنيم:
الف. در صورتى كه كلمات دو بيت زير از اول خوانده شود, دعا و اگر از آخر بخوانند, نفرين مى شود:
عدلوا فما ظلمت لهم دول
سعدوا فلازالت لهم نعم
بذلوا فما شحّت لهم شيم
رفعوا فمازالت لهم قدم
بيت هاى فوق, از آخر, اين گونه خوانده مى شود:
نعم لهم زالت فلاسعدوا
دول لهم ظلمت فماعدلوا
قدم لهم زالت فمارفعوا
شيم لهم شحّت فما بذلوا3
ب. در شعر زير صناعت خيفاء (كلمه اى منقوط و كلمه اى غير منقوط) به كار رفته است:
اسمح فبث السماح زين
ولاتخب املاً تضيف
ولاتجز ردّ ذي سؤال
فنّن ام في السؤال خفّف4
ج. هيچ يك از حروف قطعه زير به يكديگر متصل نمى شود (مگر اين كه حرفى آخر كلمه قرار گيرد):
زرت داود زورة لاراه
اراوى ودّه اراد ورودا
ادّ داء ولا دواء وراه
اذ زوى ودّه ورضّ ودودا5
د. در قصيده زير صناعت تشريع به كار رفته است. بدين صورت كه اگر قسمتى از بيت ها حذف گردد, با وزنى ديگر قابل خواندن است. آغاز:
يا خاطب الدنيا الدنيّة انّها
شرك الردى وقرارة الاكدار
دار متى ما اضحكت فى يومها
ابكت غدا تباً لها من دار6
ابيات فوق بدين صورت نيز قابل خواندن است:
يا خاطب الدنيا الدنيـ
ـية انها شرك الردى
دار متى ما اضحكت
فى يومها ابكت غدا
هـ. تمام حروف قصيده زير به يكديگر متصل مى شود:
سل متلفى عطفاً عسى يتعطف
فلقد قسا قلبا فما يتلطف
ظبى تحكم بى فسلّط حفنه
سقما يحسمى بعضه لى متلف7
و. در قصيده زير, حروف بى نقطه حذف شده است:
فتنتني فجننتني تجنّي
بتجن يفتن غب تجني
شغفتنى بجفن ظبي غضيض
غنج يقتضي تغيض جفني8
ز. در متن زير, حروف نقطه دار حذف شده است:
الحمد لله الممدوح الاسماء, المحمود الآلاء, الواسع العطاء, المدعوّ لحسم اللأواء, مالك الامم, ومصوّر الرحم, واهل السماح والكرم, ومهلك عاد وارم.9
پاورقي : 1. محمدامين محبى, نفحة الريحانة, چاپ اول, 1387ق., ج1, ص204ـ214. 2. ر.ك: خلاصة الاثر, ج4, ص510; ريحانة الادب, ج1, ص244; معجم المطبوعات العربية والمعربة, ج1, ستون 544; الاعلام, ج9, ص293; اعلام النبلاء, ج6, ص335; معجم المؤلفين, ج13, ص280; لغت نامه دهخدا ذيل واژه (يوسف). 3. حديقه 15. 4. حديقه28. 5. حديقه26. 6. حديقه29. 7. حديقه26. 8. حديقه27. 9. حديقه27 .

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 47  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست