responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 5

نقدى بر دو صفحه از يك كتاب
فاطمى سيد حسن

(نقدى بر تحريرالمقال فى كليات علم الرجال)
تحرير المقال فى كليات علم الرجال. مهدى هادوى تهرانى. (چاپ اول: تهران, انتشارات الزهرا, 1371هـ.ش) وزيرى.
يكى از مباحث مطرح در علم رجال اين است كه آيا تمام راويان امام صادق(ع) كه نامشان در رجال شيخ طوسى ـ ره ـ آمده ثقه اند يا خير؟ برخى معتقدند تمام آنان ثقه هستند مگر اينكه خلاف آن ثابت شود. در مقابل آنان گروهى ديگر برآنند كه تا وثاقت هركدام ثابت نشود نمى توان كسى را ثقه دانست.
مستند كسانى كه اصحاب امام صادق(ع) در رجال شيخ طوسى ره را ثقه مى دانند, سخن بزرگانى مانند شيخ مفيد, طبرسى, ابن شهرآشوب و محمد بن على فتال است و همه آنان تمام راويان امام صادق(ع) در رجال ابن عقده را كه چهار هزار نفرند, توثيق نموده اند; اين كتاب در زمان متقدمين از بين رفته و اكنون در دست ما نيست1. از سوى ديگر شيخ در مقدمه كتاب رجالش متذكر شده وى نام تمام كسانى را كه ابن عقده در رجالش ذكر كرده, در قسمت اصحاب حضرت صادق(ع) آورده است, آنجا كه مى نويسد:
(لم اجد لاصحابنا كتاباً جامعاً فى هذا المعنى الاّ مختصرات قد ذكر كل انسان منهم طرفاً الاّ ماذكره ابن عقدة من رجال الصادق(ع) فانه قد بلغ الغاية فى ذلك ولم يذكر رجال باقى الائمة(ع) وانا اذكر ماذكره واورد من بعد ذلك من لم يذكره.)2
در ميان اصحابمان كسى را نيافتم كه كتاب جامعى در اين زمينه نگاشته باشد (و در آن نام اشخاصى را كه از پيامبر(ص) و ائمه(ع) تا زمان حضرت قائم(ع) گردآورده باشد) مگر كتابهاى مختصرى كه هر كدام روايت نقل كرده اند تنها متذكر قسمتى شده اند, غير از ابن عقده كه در كتابش نام راويان امام صادق(ع) را گردآورده و در اين راه از نهايت تلاش خود دريغ نورزيده و از چيزى فروگزار نكرده است. وى راويان بقيه امامان(ع) را ذكر نكرده, ولى من تمام افرادى را كه او در كتابش آورده نام برده ام و رجال بقيه ائمه(ع) را نيز متذكر شده ام.
از شباهت بسيار ميان عبارات كسانى كه راويان حضرت صادق(ع) را توثيق نموده اند, مى توان دريافت كه با توجه به تقدم شيخ مفيد بر ديگران, همه از وى تبعيت نموده اند.
شيخ مفيد ره: (انّ اصحاب الحديث قدجمعوا اسماء الرواة عنه من الثقات على اختلافهم فى الآراء والمقالات فكانوا اربعة آلاف رجل.)
مرحوم طبرسى ره: (ان اصحاب الحديث قدجمعوا اسامى الرواة عنه من الثقات على اختلافهم فى المقالات والديانات فكانوا اربعة آلاف رجل.)
ابن شهر آشوب ره: (قد جمع اصحاب الحديث اسماء الرواة من الثقات على اختلافهم فى الاراء والمقالات وكانوا اربعة آلاف رجل.)
محمدبن على فتال: (قد جمع اصحاب الحديث اسماء الرواة عنه(ع) من الثقات على اختلافهم فى الاراء والمقالات فكانوا اربعة آلاف.)
بنابراين منشأ تمام توثيقات, توثيق شيخ مفيد ـ ره ـ است و نمى توان ادعا كرد كه تمام آنان شخصاً روات امام صادق(ع) را بررسى كرده و به وثاقت آنان گواهى داده اند.
در برابر گروهى كه تمام اصحاب حضرت صادق(ع) را در رجال شيخ ثقه مى دانند, بسيارى از رجاليها توثيق شيخ مفيد ـ ره ـ و پيروان او را نپذيرفته اند. در اينجا تنها به نقل عبارت معجم رجال الحديث در اين زمينه, اكتفا مى كنيم:
(هذه الدعوى غيرقابلة للتصديق فانه ان اريد بذلك ان اصحاب الصادق(ع) كانوا اربعة آلاف كلهم كانوا ثقات: فهى تشبه دعوى ان كل من صحب النبى صلى الله عليه وآله عادل مع انه ينافيها تضعيف الشيخ جماعة منهم ابراهيم بن ابى حبة والحارث بن عمر البصرى و عبدالرحمن بن الهلقام وعمروبن جميع وجماعة اخرى غيرهم. وقد عدّ الشيخ اباجعفر الدوانيقى من اصحاب الصادق(ع) افهل يحكم بوثاقته بذلك؟ وكيف تصح هذه الدعوى مع انه لاريب فى ان الجماعة المؤتلفة من شتى الطبقات على اختلافهم فى الآراء والاعتقادات يستحيل عادة ان يكون جميعهم ثقات.)3
اين ادعا (ثقه بودن تمام اصحاب امام صادق (ع) در رجال شيخ) قابل تصديق نيست, زيرا اگر مراد اين است كه اصحاب حضرت صادق(ع) چهارهزار نفر و تمامى آنان ثقه بوده اند, چنين مطلبى شبيه اين ادعاست كه گفته شود تمام اصحاب پيامبر(ص) عادلند. به علاوه تضعيف گروهى از آنان توسط شيخ طوسى, مانند: ابراهيم بن ابى حبه و حارث بن عمر بصرى و عبدالرحمن بن هلقام و عمرو بن جميع و گروهى ديگر, بااين ادعا تنافى دارد. شيخ طوسى, ابوجعفر منصور دوانيقى را از اصحاب امام صادق(ع) شمرده است. آيا مى توان با توثيق شيخ مفيد به وثاقت منصور حكم كرد؟
چگونه چنين ادعايى مى تواند صحيح باشد درحالى كه بى ترديد در ميان گروهى كه از مجموعه اى با عقايد مختلف گرد آمده اند, وثاقت همگى آنان عادتاً محال است.
نگارنده درپى تحقيقى كه پيرامون اصحاب حضرت صادق(ع) داشت, به كتاب تحريرالمقال فى كليات علم الرجال تأليف آقاى مهدى هادوى تهرانى برخورد و پس از مطالعه بحثى تحت عنوان (اصحاب الصادق(ع) فى رجال الشيخ الطوسى) متوجه اشكالات متعددى در دو صفحه كتاب (ص99ـ100) شد.
براى پرهيز از اطاله مقال تنها به نقل اشكالات اين دو صفحه مى پردازيم تا نويسندگان اين قبيل آثار دقت بيشترى را در تأليف مصروف دارند.
*
مؤلف در بحث از اينكه آيا اصحاب امام صادق(ع) در رجال شيخ طوسى ثقه هستند يا خير, ابتدا نظر قائلين به وثاقت تمام آنان ـ به دليل توثيق شيخ مفيد ـ را ذكر مى كند سپس اشكالى را كه آيت الله سبحانى در (كليات فى علم الرجال) بر اين نظريه وارد آورده, مطرح مى كند:
(انّ ارادة المفيد (قد) لماورد فى رجال ابن عقدة غير معلوم, بل المعلوم خلافه لانه اتى بصيغة الجمع فقال: (ان اصحاب الحديث قدجمعوا الخ.) (تحرير المقال, ص99)
معلوم نيست كه مراد شيخ مفيد خصوص اشخاصى باشد كه در رجال ابن عقده آمده, بلكه خلاف آن معلوم است, زيرا شيخ مفيد در كلامش صيغه جمع را به كار برده و فرموده است: (ان اصحاب الحديث قدجمعوا الخ.)
اما عبارت (كليات فى علم الرجال) چنين است:
(انّ اقصى مايمكن ان يقال: انه صدر توثيق من الشيخ المفيد فى حق اربعة آلاف رجل من اصحاب الصادق(ع) واما ان مراده هو نفس ماورد فى رجال ابن عقدة, فأمر مظنون او محتمل اذ لم يكن التأليف فى الرجال فى هذه العصور مختصاً بابن عقدة… ويؤيّد ذلك ان الشيخ المفيد عبّر بلفظ الجمع وقال: (ان اصحاب الحديث قدجمعوا اسماء الرواة عنه من الثقات.)4
نهايت چيزى كه مى توان گفت اين است كه توثيقى از جانب شيخ مفيد درباره چهار هزار تن از اصحاب امام صادق(ع) صادر شده است, اما اينكه مراد او خصوص افرادى است كه در رجال ابن عقده آمده, امرى مظنون يا محتمل است, زيرا در آن زمان, تأليف درباب رجال مختص به ابن عقده نبوده… و مؤيد آن اين است كه شيخ مفيد در كلامش لفظ جمع را به كار برده, مى فرمايد: (ان اصحاب الحديث قدجمعوا اسماء الرواة عنه من الثقات.)
همانگونه كه ملاحظه مى شود ميان آنچه در (كليات فى علم الرجال) آمده و نقل قول در كتاب (تحرير المقال) تفاوت وجود دارد, زيرا:
اولاً, آيت الله سبحانى به طور قطع نمى گويد شيخ مفيد, اشخاصى را كه در رجال ابن عقده آمده اند, اراده نكرده, بلكه تصريح مى كند كه اراده كردن آنها امرى مظنون يا محتمل است.
ثانياً, در كتاب (كليات فى علم الرجال) استفاده از صيغه جمع در عبارت شيخ مفيد به عنوان (دليل) بر اراده نكردن ابن عقده ذكر نشده, بلكه به عنوان (مؤيّد) آورده شده و (مؤيّد) مرحله اى پايين تر از (دليل) است; زيرا در زبان عربى ـ و حتى فارسى ـ گاه از صيغه هاى جمع, معناى مفرد اراده مى شود; مانند الذين, يقيمون و يؤتون در آيه ولايت.
سپس مؤلف در مقام پاسخ اشكال برآمده, مى نويسد:
(لو سلّمنا الاشكال فانه لايضرّ بالاستدلال لانّ توثيق المفيد (قد) لجميع اصحاب الصادق(ع) يكفى فى اثبات وثاقة من ورد فى رجال ابن عقدة.) (تحرير المقال, ص99).
اگر اشكال را بپذيريم, به آن استدلال (مبنى بر ثقه بودن تمام اصحاب امام صادق(ع) در رجال شيخ) خللى وارد نمى آيد, زيرا توثيق تمام اصحاب حضرت صادق(ع) توسط شيخ مفيد, در اثبات وثاقت كسانى كه نام آنان در رجال ابن عقده آمده, كافى است.
اما شيخ مفيد تمام اصحاب امام را توثيق ننموده, بلكه ظاهر عبارت شيخ مفيد, وثاقت چهارهزار نفر است نه اينكه تمام اصحاب حضرت ثقه بوده اند. همان گونه كه شيخ مفيد مى نويسد:
(ان اصحاب الحديث قدجمعوا اسماء الرواة عنه من الثقات على اختلافهم فى الآراء والمقالات فكانوا اربعة آلاف رجل.)5
اصحاب حديث اسامى راويان ثقه از حضرت صادق(ع) را جمع آوردند و تعداد آنان چهارهزار نفر است, اگرچه در عقايد با هم اختلاف دارند.
**
مؤلف در همين صفحه, دليل ديگرى از كتاب (كليات فى علم الرجال) مبنى بر ثقه نبودن تمام اصحاب امام صادق(ع) ذكر مى كند:
(منها: ان الشيخ الطوسى(ره) التزم فى ديباجة رجاله ان يأتى بكلّ ماذكره ابن عقدة ومع ذلك لم يبلغ عدد اصحاب الصادق(ع) فيه الى اربعة آلاف ولم يتجاوز عن ثلاثة آلاف وخمسين رجلاً.)
شيخ طوسى ره در مقدمه رجالش, آوردن تمام كسانى را كه ابن عقده ذكر كرده ملتزم شده است; با اين حال تعداد اصحاب حضرت صادق(ع) در رجال شيخ به چهار هزار نفر نمى رسد و از سه هزار و پنجاه نفر تجاوز نمى كند.
از عبارت فوق نمى توان دريافت كه تمام اصحاب حضرت صادق(ع) ثقه نيستند. در صورتى كه با مراجعه به كتاب (كليات فى علم الرجال), متوجه مى شويم مؤلف آن, اين مضمون را به عنوان دليل بر عدم وثاقت تمام روات امام ذكر نكرده, بلكه قصد اثبات اين نكته را داشته كه مراد شيخ مفيد, توثيق رجال مذكور در كتاب ابن عقده نيست.6
***
مشهور است كه ابن عقده نام چهارهزار تن از راويان حضرت صادق(ع) را در كتاب رجالش جمع آورده و شيخ مفيد تمام آنان را توثيق كرده است. از سوى ديگر شيخ طوسى نام افرادى را كه در رجال ابن عقده بوده در رجالش ذكر كرده, ولى تعداد آنان به چهارهزار تن نمى رسد. براى حل اين مشكل, راه حلى از محدث نورى نقل شده است:
(اعتذر المحدث النورى(ره) عن هذا الاشكال بانّ الشيخ (قد) اكتفى فى اصحاب الصادق(ع) بمن ادرك عصره فقط, اما من ادرك عصره وعصر غيره من الائمة(ع) كالباقر(ع) او الكاظم(ع) فقد ذكر اسمه ضمن اصحاب هذا الامام الآخر(ع) بينما ابن عقدة ذكر جميع اصحاب الصادق(ع) وان ادرك عصر غيره.) (تحرير المقال, ص99)
محدث نورى براى حل اين اشكال راهى را به اين صورت ارائه نموده كه شيخ در قسمت اصحاب امام صادق(ع) تنها نام كسانى را آورده كه فقط عصر حضرت صادق(ع) را درك نموده اند, اما نام كسانى را كه عصر حضرت صادق(ع) و عصر امام ديگر مانند امام باقر(ع) و امام كاظم(ع) را نيز درك نموده اند, در ضمن اصحاب آن امام ديگر ذكر كرده, درحالى كه ابن عقده تمام اصحاب حضرت صادق(ع) را آورده اگرچه عصر امام ديگر را نيز درك كرده باشد.
سپس مؤلف به راه حل محدث نورى اشكال گرفته, مى نويسد:
(ان الشيخ(ره) ـ كما يظهر من مراجعة رجاله ـ كرّر كثيراً من اسماء من ادرك عصر عدد من الائمة(ع) ضمن اصحاب كل منهم.) (تحرير المقال, ص100)

با مراجعه به رجال شيخ معلوم مى شود وى در موارد بسيار, نام كسانى را كه عصر چند امام را درك كرده اند ضمن اصحاب هريك از ائمه آورده است.
درصورتى كه وقتى به كتاب مستدرك الوسائل مراجعه كنيم, متوجه مى شويم كه مراد محدث نورى درست فهميده نشده است. مضمون راه حلى كه وى ارائه نموده چنين است:
هرگاه كسى بخواهد نام اصحاب و راويان يك امام را جمع آورى كند, نام هركسى را كه امام را درك كرده باشد ذكر مى كند ولو اينكه آنان اندكى از ابتدا يا انتهاى ايام امامت آن امام را درك كرده باشند. ولى كسى كه اصحاب تمام امامان را در يك كتاب جمع آورى مى كند, اگر فردى غالب ايام عمرش را در عصر يك امام بگذراند و به عنوان صحابى او شهرت يابد, نام آن شخص را تنها در ميان اصحاب آن امام ذكر مى كند, اگر چه چند روايتى هم از امام ديگر نقل كرده باشد و در صورتى كه به مقدار قابل توجهى از عمرش همزمان با دو امام باشد او را جزء اصحاب هر دو ذكر مى كند.
بنابراين اگر در رجال شيخ مى بينيم نام تمام چهارهزار تن جزء اصحاب حضرت صادق(ع) نيامده, بخاطر اين است كه برخى از آنها بيشتر عمرشان را همزمان با امام باقر(ع) يا امام موسى كاظم(ع) گذرانده اند. از اين رو شيخ نام آنان را جزء اصحاب يكى از اين دو امام ذكر كرده است. عبارت مستدرك الوسائل چنين است:
(انّ الذى يروم استقصاء اصحاب امام عليه السلام واستيعاب رواته يذكر كل من ادركه ولو من اول ايام خلافته قليلاً او من آخر اوقات خلافته جزءً يسيراً كما فعل الذين ارادوا احصاء اصحاب رسول الله صلى الله عليه وآله كصاحب الاستيعاب واسدالغابة والاصابة وغيرها فتريهم يذكرون منهم كل من ادرك من طرفى ايام رسالته(ص) باقلّ ما به يصدق الادراك واما من قصد جمع اصحاب كل امام عليه السلام فيذكر كل من ادرك منهم غالب ايام عمره واختصّ به واشتهر باسم صحابته وان ادرك اثنين منهم بما يعتد به يذكره فى البابين وهكذا…
اذا عرفت ذلك تعلم وجه نقصان عدد ما فى رجال الشيخ من اصحاب الصادق(ع) عمّا فى رجال ابن عقدة منهم مع تصريحه بانه يذكر ماذكره فان ابن عقدة احصاهم لغرضه والشيخ اسقط بعضهم لما ذكرنا وتعلم ان مااسقطه فى هذا الباب منهم اثبته فى باب اصحاب ابى جعفر الباقر(ع) او فى باب اصحاب ابى ابراهيم موسى بن جعفر(ع) وان كانوا مجهولين من هذه الجهة وهذا واضح بحمدالله تعالى.)7
اگر مؤلف به كتاب مستدرك الوسائل مراجعه كرده باشد تنها به قسمت انتهايى كلام محدث نورى توجه نموده است, اما به نظر مى رسد وى به مستدرك مراجعه نكرده و اين كلام را از كتاب (كليات فى علم الرجال) گرفته است, زيرا همين اشتباه در آنجا نيز رخ داده است. از سوى ديگر محدث نورى اين كلام را در جلد سوم, صفحه772 نقل مى كند, اما هم در (كليات فى علم الرجال) و هم در (تحرير المقال), صفحه 773 به عنوان مأخذ ذكر شده است.
براى پاسخ به توجيه محدث نورى مى توان گفت كه به دست آوردن تاريخ ولادت يا وفات چند هزار تن براى شيخ طوسى, پس از گذشت حدود سه قرن, كارى بس دشوار بوده است, حتى براى ابن عقده كه حدود دو قرن با زمان حيات امام صادق(ع) فاصله داشته.
شيخ طوسى در رجالش وطن اكثر اصحاب حضرت صادق(ع) را ذكر كرده است; اكثر آنان اهل كشورها و شهرهاى مختلفى غير از مدينه بوده اند, ولى به مدينه سفر نموده اند و از حضرت سخنانى را شنيده سپس به اوطان خود بازگشته اند. توجه به اين نكته نشان مى دهد, به دست آوردن تاريخ ولادت يا وفات چندهزارتن از اصحاب امام صادق(ع) توسط شيخ يا ابن عقده عادتاً محال بوده است.
نه در كتب شيخ; تاريخ ولادت يا وفات بسيارى از اصحاب امام(ع) آمده و نه در كتب رجالى ديگر; و با توجه به اهميت تاريخ حيات روات در علم رجال, مى بينيم تاريخ وفات يا ولادت بسيارى از راويانِ باواسطه نيز كه در زمانهاى بعد زندگى مى كردند در كتب رجالى مشخص نشده است. برخى از اصحاب امام صادق(ع) آنقدر گمنامند كه تنها شيخ در رجالش نامى از آنان برده است. بنابراين چگونه وى مى توانسته از تاريخ ولادت يا وفات اين همه راوى مطلع گردد. خصوصاً با توجه به اينكه در زمان امام صادق(ع) افراد باسواد بسيار كمتر بودند و ابزار نوشتن مانند زمانهاى بعد پيشرفته نبوده است. حتى تاريخ دقيق ولادت و وفات برخى ائمه(ع) معلوم نيست, تا چه رسد به راويان!
به نظر مى رسد ملاك شيخ در آوردن نام افراد به عنوان اصحاب امام(ع) اين بوده كه آن شخص از امام(ع) روايتى نقل كند ولو اينكه زمان كوتاهى معاصر حضرت باشد. بنابراين اگر در مواردى مى بينيم شيخ نام شخصى را جزء اصحاب دو امام آورده, به خاطر اين است كه او از هر دو روايت نقل كرده است نه اينكه مدّت قابل توجهى را همزمان با هر دو امام بسر برده است.
***
جاى تعجب است كه در يك پاراگراف تناقض به چشم مى خورد:
(انّ من المحتمل قوياً انّ ابن عقدة حيث كتب كتاباً حول رواة الصادق(ع) وآخر حول اصحاب الباقر(ع) كرّر المشتركين لتعدد الكتب بينما الشيخ(ره) الّف كتاباً واحداً فترك التكرار.) (تحرير المقال, ص99ـ100)
به احتمال قوى ابن عقده وقتى كتابى پيرامون اصحاب حضرت صادق(ع) نوشته و كتاب ديگرى پيرامون اصحاب حضرت باقر(ع), نام كسانى را كه از اصحاب هر دو امام بوده اند, تكرار كرده, زيرا كتابها متعدد بوده است; حال آنكه شيخ يك كتاب نگاشته, در نتيجه تكرار را ترك كرده است.
در ادامه برخلاف مطلب فوق چنين مى نگارد:
(انّ الشيخ (ره) ـ كما يظهر من مراجعة رجاله ـ كرّر كثيراً من اسماء من ادرك عصر عدد من الائمة(ع) ضمن اصحاب كل منهم.)
با مراجعه به رجال شيخ معلوم مى شود وى در موارد بسيار, نام كسانى را كه عصر چند امام را درك كرده اند, در ضمن اصحاب هريك از آنان تكرار كرده است.
تنها اندكى دقت, تناقض موجود در يك پاراگراف بلكه در دو سطر پشت سرهم را آشكار مى سازد. چراكه مؤلف در صفحه100 سطر دوم مدعى است شيخ تكرار را ترك نموده اما در سطر سوم مى نگارد شيخ نام اصحاب هر امام را تكرار كرده است.
***
براساس فرموده شيخ مفيد, اصحاب حديث اسامى چهارهزار تن از راويان امام صادق(ع) را جمع آورده اند و مراد وى ـ چنانچه بسيارى از رجاليين تصريح كرده اند ـ ابن عقده است. از سوى ديگر شيخ طوسى نام تمام افرادى را كه در كتاب ابن عقده بوده, آورده, اما تعداد آنان به چهارهزار نمى رسد. مؤلف كتاب (تحريرالمقال) براى حل اين مشكل چنين مى نويسد:
(ان العدد الذى ذكره المفيد (قد) مبنى على التخمين والشاهد عليه مافعله المستشكل نفسه من الاكتفاء بعدد ذكره المحدث النورى (قد) ـ اى ثلاثة آلاف وخمسين رجلاً ـ بينما العدد الواقعى هو ثلاثة آلاف و مأتين و عشرة رجلاً.) (تحرير المقال, ص100)
عددى را كه شيخ مفيد يادآور شده, تقريبى است شاهد آن, عملِ خود مستشكل است كه به عدد ذكر شده توسط محدث نورى يعنى سه هزار و پنجاه, اكتفا كرده, درحالى كه عدد واقعى سه هزار و دويست و ده است.
اولاً, ميان عدد 3210 تا 4000 فاصله زيادى است و اگر شيخ مفيد بخواهد عدد 3210 را تقريبى بيان كند, هيچ گاه 4000 نمى گويد, بلكه به صور زير و امثال آن ممكن است تعبير آورده شود:
(حدود سه هزار), (بيش از سه هزار) يا (سه هزار و دويست).
ثانياً, براى بيان تقريبى 3210 هيچ گاه عدد 3050 را به كار نمى برند, بلكه به صورت يكى از صور مذكور در بالا بيان مى شود. در جايى اين عدد به عنوان عدد تقريبى به كار مى رود كه با عدد واقعى حداكثر تا حدود ده عدد فاصله باشد.
ظاهراً مستشكل (مؤلف كتاب كليات فى علم الرجال) اسامى راويان در رجال شيخ را شخصاً نشمرده است و تصور كرده كه عدد واقعى همان 3050 است, نه اينكه ابتدا همه اصحاب حضرت را شمرده و متوجه شده كه 3210 نفرند, سپس عدد تقريبى يعنى 3050 را ذكر كرده باشد و اگر ايشان شخصاً اسامى را شمرده بود, هيچ گاه اين عدد را به كار نمى برد. بنابراين, عمل مستشكل نمى تواند شاهدى بر ادعاى مؤلف باشد.
به نظر مى رسد علت كمتر بودن عدد مذكور در كتاب مستدرك الوسائل اين است كه برخى اسامى مانند محمد بن مضارب8 در رجال شيخ تكرارى اند; و محدث نورى تكراريها را به حساب نياورده است. احتمال ديگر اينكه تعداد اصحاب حضرت صادق(ع) در نسخه اى كه در اختيار محدث نورى بوده, كمتر از نسخه هايى بوده كه امروز در دسترسند.
ثالثاً, تعداد راويان امام صادق(ع) در رجال شيخ, چاپ نجف 3223 نفرند نه 3210تن.
در قسمت اصحاب حضرت صادق(ع) از رجال شيخ, بابى است تحت عنوان (باب من لم يُسمَّ). در اين قسمت, افرادى آورده شده كه نام آنان در دست نيست, زيرا اسمى از آنان در زنجيره اَسناد برده نشده است;مثلاً شيخ مى نويسد: (محمد بن ابى حمزة عن رجل عنه(ع))9 و آنان چهارده نفر هستند و در يك مورد شيخ مى نويسد: (حماد بن عثمان عن ابى عبدالله(ع) او عن رجل عنه(ع))10
شايد منشأ اشتباه مؤلف اين است كه تصور نموده مراد شيخ در اين باب, محمد بن ابى حمزه و حماد بن عثمان و امثال آنهاست, درحالى كه مراد وى همانگونه كه از عنوان باب معلوم است, (رجل) است.
درپى اين اشتباه, مؤلف تنها حماد بن عثمان را جزء راويان بى واسطه به حساب آورده و سيزده نفر ديگر را راويان باواسطه تصور كرده, از اين رو راويان بى واسطه را 3210 تن دانسته است. احتمالاً وى عنوان باب را به صيغه معلوم, چنين خوانده است: (باب من لم يُسمِّ.)
شاهد ادعاى ما اين است كه شيخ نام راويان باواسطه را جداگانه در پايان كتاب تحت عنوان (باب ذكر اسماء من لم يرو عن واحد من الائمة ـ عليهم السلام ـ) آورده است.
به نظر مى رسد اختلاف ميان كلام شيخ مفيد و عمل شيخ طوسى را بتوان با يكى از راههاى زير حل كرد:
1ـ ممكن است ابن عقده ولو تسامحاً نام برخى افراد را كه با واسطه از امام(ع) روايت نقل كرده اند, در رجالش آورده و شيخ طوسى نام آنان را در باب كسانى كه باواسطه از امامان روايت نقل كرده اند, آورده است.
2ـ بسيار ديده شده كه برخى راويان, تحت دو يا چند عنوان, در كتب روايى از آنان نام برده شده و همين امر سبب تكرار ميان اسامى گردآورى شده توسط ابن عقده شده است. به همين جهت شيخ اسامى تكرارى را حذف كرده است.
3ـ ممكن است چند احتمال با هم سبب اين اختلاف شده باشد; مثلاً احتمال دارد تعداد اسامى در كتاب رجال ابن عقده قدرى كمتر از چهار هزار نفر بوده و شيخ مفيد عدد تقريبى را بيان كرده و تعدادى از اسامى به دليل تكرارى بودن, توسط شيخ حذف شده اند و عده اى ديگر به جهت باواسطه بودن در ميان اصحاب امام صادق(ع) ذكر نشده اند.
***
مؤلف در ادامه, اشكال و جوابى را پيرامون ثقه بودن تمام اصحاب حضرت صادق(ع) به صورت زير نقل مى كند:
(ان قلت: لوكان العدد مبنياً على التقريب فالتوثيق كذلك.
قلت: كلام الشيخ المفيد (قد) ظاهر فى امرين: 1) ان اصحاب الصادق(ع) كلهم ثقات 2) عددهم يبلغ اربعة آلاف رجل والظاهر منهما هو الاحراز عن حس, كما قررناه فى محله, فاذا سقط احد الظهورين يبقى الآخر على حاله فتأمّل.) (تحريرالمقال, ص100)
اشكال: اگر عدد چهارهزار تقريبى است توثيق نيز تقريبى است (و نمى توان گفت همه ثقه هستند).
جواب: كلام شيخ مفيد در دو امر ظهور دارد:
1ـ تمام اصحاب امام صادق(ع) ثقه هستند.
2ـ تعداد آنان چهارهزار نفر است.
ظاهراً اِخبار در هر دو مورد از روى حس است ـ همانطور كه در جاى خود گفتيم ـ بنابراين اگر يكى از دو ظهور ساقط شد, ظهور ديگر به حال خود باقى است. (دقت كنيد).
اولاً, جواب مجمل است و نياز به توضيح دارد. احتمالاً مراد مؤلف اين است كه وقتى ظهور دوم (اصحاب امام صادق(ع) چهار هزار نفرند) ساقط شد, ظهور اول يعنى وثاقت تمام اصحاب امام صادق(ع) باقى مى ماند.
ثانياً, پذيرفتن استظهار اول بسيار مشكل است.
ثالثاً, اگر كلامى در دو چيز ظهور داشت, لازمه سقوط ظهور در يكى از آن دو, ثبوت آن در امر ديگر نيست. بلكه امكان دارد هر دو ظهور ساقط شوند.
رابعاً, به فرض كه بپذيريم كلام شيخ مفيد در دو امر مذكور ظهور دارد, اما هر دوى آنها ساقط است.
ظهور اول به دليل اينكه تعداد زيادى از اصحاب امام صادق(ع) توسط شيخ طوسى صريحاً حتى با الفاظى مانند (ملعون) تضعيف شده اند و برخى اشاره به ضعف آنان نشده اما مسلماً ضعيفند; مانند منصور دوانيقى. از سوى ديگر وثاقت تمام راويان حضرت صادق(ع) عادتاً محال است.
اما دليل سقوط ظهور دوم اين است كه شيخ طوسى نام تمام كسانى را كه در رجال ابن عقده بوده در كتابش آورده اما تعداد آنان با چهارهزار نفر فاصله زيادى دارد.
در دو صفحه مورد بحث از جهت ادبى نيز چند اشكال به چشم مى خورد:
1ـ كلمه (استدلال) مذكر است و هنگام اشاره مى بايست با (هذا) به آن اشاره نمود, اما در صفحه 99 سطر4 با (هذه) مورد اشاره قرار گرفته است.
2ـ جمع (كتاب), (كتب) است, اما در صفحه 99 سطر17 (كتابات) نوشته شده است.
3ـ مثنى در حالت رفع با الف و نون نوشته مى شود و معدود از سه تا ده جمع و مجرور است اما در صفحه 100, سطر7 چنين آمده است: (العدد الواقعى هو ثلاثة آلاف ومأتين وعشرة رجلاً) عبارت صحيح بايد اين گونه باشد: (العدد الواقعى هو ثلاثة آلاف ومأتان وعشرة رجالٍ).
در اين دو صفحه غلطهاى چاپى فراوان نيز به چشم مى خورد كه بيش از حد معمول است:

صفحه
99
99
99
99
99
99
100
100
100
100

سطر
1
2
14
17
23
24
3
4
11
22

غلط
الائمه
الثالثه
الائمه
اربعه
323
773
رجالة
الائمه
مبيناً
الائمه
صحيح
الائمة
الثالثة
الائمة
اربعة
328
772
رجاله
الائمة
مبنياً
الائمة
با توجه به فراوانى اشكالات ـ آن هم تنها در دو صفحه كتاب ـ ضرورى است مؤلف در تمام اثر خود تجديدنظر كند.

1. معجم رجال الحديث, آيت الله خويى, مطبعة الآداب. نجف, ج1, ص59.
2. رجال الطوسى. المكتبة الحيدرية ـ نجف, چاپ اول, ص2.
3. معجم رجال الحديث, ج1, ص58.
4. كليات فى علم الرجال, جعفر سبحانى, چاپ اول, دارالميزان, بيروت, 1410ق, ص327ـ328.
5. الارشاد, ج3, ص173.
6. كليات فى علم الرجال, ص328.
7. مستدرك الوسائل, ج3, ص772.
8. رجال الطوسى, ص300 و322.
9و10. همان, ص340.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 5
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست